27
مباني حجيّت آراي رجالي

شود؛ چرا كه مردم مكلّف نيستند از ديگران آنچه را كه پنهان است، بشناسند؛ بلكه فقط مكلّف اند بر ظاهر آنها برانند. ۱
برخى از رجاليان بر اين مبنا خُرده گرفته اند و گفته اند اين مبنا براى راويان مشهور، قابل قبول است ؛ امّا راويان مجهولى كه فقط اشخاص ضعيف از آنها نقل حديث كرده اند، نمى توانند طبق اين مبنا عادل تلقّى شوند. ۲
به هر حال ، بر اساس اين مبنا ، بسيارى از راويان حديث اهل سنّت ، توثيق شده اند و در كتاب هاى رجالى مدوّن، در شمار كسانى كه مورد اعتمادند، قرار گرفته اند.

3. اقوال متقدّمان رجالى

يكى ديگر از مبانى رجالى معمول نزد اهل سنّت، قول رجاليان متقدّم است. يوسف بن زكى، صاحب كتاب تهذيب الكمال (معروف به مِزّى)، منابع رجالى خود را «اقوال ائمه جرح و تعديل» اعلام كرده است. او مراد خود را از ائمه جرح و تعديل، رجاليان و مورّخان بزرگ متقدّم بر شمرده است و از چهار نفر نام مى برد : ابن ابى حاتم رازى، صاحب كتاب الجرح والتعديل، عبد اللّه بن عدى جرجانى، صاحب كتاب الكامل، خطيب بغدادى، صاحب كتاب تاريخ بغداد، و ابن عساكر دمشقى، صاحب كتاب تاريخ دمشق. ۳سپس شش منبع متأخّرتر هم از رجاليان اهل سنّت ذكر مى كند. ۴ ظاهرِ معرّفى اين منابع در آغاز كتاب، اعتبار آنها نزد مؤلّف است. اين اعتبار، حدّاقل در مواردى كه تعارضى بين اين منابع با هم نباشد و يا قرائن معتبرى بر خلاف آنها وجود ندارد، قابل تأكيد است.

1.الثقات، ج۱، ص۱۳.

2.لسان الميزان، ابن حجر العسقلانى، ج۱، ص۱۰۷؛ و نيز ، ر.ك: تدريب الراوى، ج۱، ص۱۰۸ و ۳۰۲.

3.تهذيب الكمال فى أسماء الرجال، ج۱، ص۲۹.

4.همان جا .


مباني حجيّت آراي رجالي
26

مسلمان ناميده شده اند و از همين روست كه آيات و روايات نقل شده، (گذشته از اعتبار سند آنها) ، حدّاكثر مى تواند غالب صحابيان را شامل شود، نه همه و يكايكِ آنها را.
ثالثا در مقابل اين روايات، احاديثى هست كه مى گويد مردم پس از رسول خدا از دين برگشتند. حدّاقل دلالت اين احاديث، دست برداشتن عدّه زيادى از اصحاب از اهداف و خواسته هاى اسلامىِ تعيين شده از سوى پيامبر اكرم است. روايات ديگرى نيز حاكى از جهنّمى شدن بسيارى از صحابيان در قيامت دارد.
رابعا موارد فراوانى را در قرآن مى توان يافت كه در آنها برخى از صحابيان (يعنى كسانى كه در تعريف پيش گفته صحابه مى گُنجند) سرزنش شده اند، از جمله: اجازه گرفتن از پيامبر صلى الله عليه و آله براى تخلّف از جهاد، كراهت خداوند از برانگيختن آنها، تبعيّت از فتنه و... . ۱

2. اصل عدالت و صحّت

يكى ديگر از مبانى رجالى اهل سنّت، اصل عدالت و صحّت است. اين اصل بر خلاف مبناى گذشته، مختصّ دسته اى خاص از راويان، يعنى صحابيان نيست. ابوحاتم محمّد بن حِبّان از رجاليان بنام و متقدّم اهل سنّت (م354ق)، صاحب اين مبنا دانسته شده است. ۲ از سخنان او درباره شرايط قبول خبر، چنين برمى آيد كه اگر در سلسله سند ، راوى اى باشد كه نه دليل قاطعى بر ضعف او و نه دليل قاطعى بر اعتبار او داشته باشيم، در صورتى كه در ساير شرايط مانعى وجود نداشته باشد، آن خبر را قبول مى كنيم. او براى استدلال بر اين رأى مى گويد كه چنين كسى عادل است و خبر او حجّت، مگر اين كه برخلاف عدالت از او چيزى ثابت

1.اين نقدها برگرفته از كتاب أضواء على السنة المحمدية ، نوشته محمود أبو ريّه (ص۲۳۹ ـ ۳۶۳) است. نويسنده ، مطالب خود را به نقل برخى ديگر از صاحب نظران اهل سنّت نيز مستند كرده است.

2.علم الرجال، ص۱۵۹.

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 43977
صفحه از 255
پرینت  ارسال به