روايت، اين احتمال را به وجود مى آورد كه راوى خود متمايل به متن بوده است . اين احتمال (كه مى تواند در شرايط مختلف شدّت و ضعف داشته باشد) وقتى بيشتر مى شود كه روايت هايى از يك سنخ، بيشتر توسط راوى مفروض، نقل شده باشد.
عقايد و آرا، مشاغل اجتماعى، موضعگيرهاى گوناگون. اين موضوعات نيز از جمله مواردى هستند كه در ارزشيابى راوى نقش دارند. روشن است كه اين گونه امور، فقط به عنوان قرائن و شواهد مى توانند جزئى از مجموعه شواهد و قرائنى باشند كه قوّت و ضعف را مى نمايانند.
نزديكى به زمان صحابى. نزديك بودن به زمان صحابى براى رجاليان اهل سنّت، يك ارزش است. هر چه زمان راوى به زمان صحابى نزديك تر باشد، احتمال وثاقت او نزد رجالى اهل سنّت تقويت مى شود .
گفتار دوم: تاريخچه مبانى رجالى
و شيوه هاى ارزشيابى حديث در نزد شيعه
ارزشيابى سند حديث در نزد شيعه، قدمتى به درازى رواج نقل حديث دارد. بر اساس برخى روايات، نخستين كسى كه ارزشيابى حديث، مخصوصا بر اساس نقد رجال را ارائه كرد، امير مؤمنان على عليه السلام بوده است. ۱مرحوم كلينى در الكافى ، اين روايت را نقل مى كند كه سُلَيم بن قيس هلالى به آن حضرت مى گويد: من از سلمان، مقداد و ابوذر، مقدارى تفسير قرآن و احاديثى از پيامبر اكرم شنيده ام كه با آنچه در دست مردم است، مطابقت ندارد . شما هم آنچه را از آنها شنيده ام، تصديق كرده ايد. از سوى، ديگر، در دست مردم، مقدار فراوانى تفسير قرآن و احاديث پيامبر صلى الله عليه و آلهوجود دارد كه شما صحّت انتساب آنها را قبول نداريد و مى گوييد همه آنها باطل است. آيا به نظر شما مردم از سرِ عمد به رسول خدا دروغ مى بندند و قرآن را به رأى