47
مباني حجيّت آراي رجالي

نادرى نيز خود كشّى همانند شيخ طوسى و نجاشى به اظهارنظر مى پردازد .
نتيجه مهمّى كه از اين مرور مى توان گرفت اين كه ظاهرا (با فرض اين كه كشّى روش پيشينيان خود را در نقد رجال اتّخاذ كرده است) اين روش بر مبناى عمل به قول شاهد بوده است . اين كه براى اظهارنظر و صدور رأى درباره اعتماد بر روايت هاى يك راوى نياز باشد سند خود را به طور مسلسل ذكر كنيم تا به كسى كه معاصر و شاهد احوال راوى مورد بحث بوده يا لااقل با او قريب العصر بوده برسد ، مبناى عمل به قول شاهد را تداعى مى كند . اگر آراى نقل شده ، بر اساس اجتهاد و كاوش هاى حدسى بود ـ كه در دوره هاى بعدى كم كم رواج بيشترى پيدا كرد ـ نيازى به ذكر سند يا تلاش در به دست دادن سلسله سند نبود . از اين رو ، مى توان چنين حدس زد كه در دوره دوم از دوره هاى مبانى رجالى ، دو مبناى عمده در كار بوده است : يكى روايات منقول يا مسموع از امامان معصوم عليهم السلام و ديگرى شهادت حسّى يا قريب به حسّ افرادى كه مورد وثوق بوده اند .
امّا در اين بين نكته اى كه نبايد فراموش شود ، اين است كه در شهادت هايى از اين دست ، به كسان خاصّى مراجعه مى شده است . اينان بجز ثقه و مورد اطمينان بودن ، علايق و انگيزه هاى خاصّى هم در اظهارنظر درباره راويان يا رجال از خود نشان مى داده اند وكسانى اند كه لااقل از غالب آنها كتاب رجالى نقل شده است . اين وضعيت كه كسانى چون كشّى درباره رجال به جمع آورى اقوال و شهادت هاى خود و ديگران بپردازند ، مى تواند پايه گذار نوعى خبرويت باشد كه با تتبّع و تأمّل در اين اقوال و شهادت ها حاصل مى آيد . بدين ترتيب مى توان اين دوره واسطه را دوره پيدا شدن مبناى رجوع به خبره در رجال هم تلقّى كرد . البته رواج اين مبنا ظاهرا از زمان كشّى به بعد است . آنچه به طور مسلّم در اين دوره رواج داشته ، همان دو مبناى رجوع به روايات و اخذ به قول شاهد عادل يا موثّقى است كه شناخت حسّى از راوى دارد .


مباني حجيّت آراي رجالي
46

معصومان عليهم السلام ، در موارد زيادى هم به نقل از رجاليان اين دوره (دوره دوم) ، با واسطه يا بدون ذكر واسطه درباره افراد ، اظهارنظر مى شود . اين رويه در اواخر كتاب بيشتر به چشم مى خورد . البته ظاهرا نجاشى و شيخ طوسى نيز توثيق ها و اظهارنظرهاى خود را درباره رجال از همين منابع (هر چند با واسطه) به علاوه روايات موجود ، كسب كرده اند ؛ ولى اين دو غالبا منابع توثيق ها ، تضعيف ها و اظهارنظرهاى خود را ذكر نمى كنند . ۱
بيشترين نقل بدون واسطه كشّى از استادش محمّد بن مسعود عياشى است . ۲ عيّاشى نيز در موارد زيادى از على بن حسن بن على بن فضّال ، درباره راويان ، نقلِ رأى مى كند .همان ، ص598 ، 601 ، 605 ، 606 ، 628 ، 629 ، 636 ، 637 ، 640 ، 641 ، 659 ، 663 ، 664 ، 705 و 711 .ساير كسانى كه كشّى از آنها به عنوان صاحب نظر رجالى (با واسطه يا بدون واسطه) درباره افراد نقل نظر و رأى رجالى مى كند ، عبارت اند از : حمدوية بن نصير ،همان ، ص605 ، 608 ، 626 ، 645 ، 659 ، 687 و 711 . محمّد بن عيسى بن عبيد ، ۳ نصر بن صبّاح ، ۴ ايّوب بن نوح ،همان ، ص 654 . عبد اللّه بن محمّد بن خالد طيالسى ، ۵ ابوالحسن على بن قتيبه ، ۶ و فضل بن شاذان . ۷ در موارد

1.نجاشى گاهى برخلاف اين رويه غالب ، توثيق ها يا تضعيف ها را از ديگران نقل مى كند . براى نمونه ، ر .ك : رجال النجاشى ، ص۳۱۶ (كه از ابن وليد ، تضعيف قاسم بن حسن بن على بن يقطين بن موسى را نقل مى كند) و ص ۳۶ (درباره حسن بن على بن ابى حمزه كه معنعنا از ابن فضّال نقل مى كند) و يا مواردى كه جرح و تعديل را از اساتيد خود نقل كرده است .

2.ر .ك : اختيار معرفة الرجال ، ج۲ ، ص۵۹۸ ، ۶۰۱ ، ۶۰۲ ، ۶۰۵ ، ۶۲۸ ، ۶۲۹ ، ۶۳۵ ، ۶۳۶ ، ۶۳۷ ، ۶۴۰ ، ۶۴۱ ، ۶۴۴ ، ۶۵۳ ، ۶۵۷ ، ۶۵۹ ، ۶۶۰ ، ۶۶۱ ، ۶۶۳ ، ۷۰۵ ، ۷۱۱ ، ۷۴۵ و ۸۱۲ .

3.همان ، ص۶۲۶ ، ۶۸۷ و ۷۱۱ .

4.همان ، ص۶۳۶ ، ۶۶۳ و ۷۹۹ .

5.همان ، ص۶۵۳ و ۷۴۵ .

6.همان ، ص۵۹۷ .

7.همان جا .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 39210
صفحه از 255
پرینت  ارسال به