و اوايل قرن هشتم هجرى هستند . ۱ متأسفانه ، كتاب مفصّل و اصلى علامه حلّى در رجال به نام كشف المقال في معرفة الرجال ـ كه در ابتداى خلاصة الأقوال في معرفة الرجال به آن اشاره مى كند ـ ۲مفقود شده است . اگر اين كتاب در دست بود ، قطعا بهتر و بيشتر مى توانستيم از مبانى رجالى اين دانشمند پُر آوازه شيعى آگاه شويم ؛ امّا با بررسى همين كتاب موجود (خلاصة الأقوال ... يا رجال العلامة الحلّى) نيز مى توان تا حدودى به مبانى او در نقد رجال ـ كه شاخصى از اين دوره تحوّل مبانى رجالى شيعه است ـ پى برد .
مرحوم علاّمه در مقدمه خلاصة الأقوال،ضمن اشاره به وجه نياز به دانش رجال به برخى از مبانى خود در جرح و تعديل راويان هم اشاره اى مى كند . وى مى گويد :
آگاهى از حال راويان از پايه هاى احكام شرعى است و بر اساس آن ، قواعد نقلى بنا مى شود . بر هر مجتهدى است كه آن را بشناسد و دانش آن را فرا گيرد ، جايز نيست آن را ترك كند ؛ چرا كه بيشتر احكام ، از اخبار نبوى و روايات ائمه عليهم السلام به دست مى آيند . پس لازم است راه هاى رسيدن به آن اخبار و روايات (سلسله راويان تا معصومان عليهم السلام) شناخته شود ؛ زيرا بزرگان و اساتيد ما كه اين روايات را نقل كرده اند ، از ثقه و غيرثقه و ياكسى كه مى توان به نقل او اعتماد كرد و كسى كه نمى توان اعتماد كرد ، نقل حديث كرده اند . اين وضعيت ، انگيزه اى شد تا به تأليف كتابى مختصر در بيان حال راويان و كسانى كه مى توانيم بر نقل آنها اعتماد كنيم و نيز كسانى كه نمى توانيم به آنها اعتماد كنيم ، رو آوريم ... در اين كتاب ، همه راويان نيامده اند ؛ بلكه بر دو دسته از آنها اكتفا كرده ايم : كسانى كه بر نقل آنها اعتماد مى كنم ، و كسانى كه در عمل كردن به روايات آنها توقّف مى كنم . ۳