61
مباني حجيّت آراي رجالي

و اوايل قرن هشتم هجرى هستند . ۱ متأسفانه ، كتاب مفصّل و اصلى علامه حلّى در رجال به نام كشف المقال في معرفة الرجال ـ كه در ابتداى خلاصة الأقوال في معرفة الرجال به آن اشاره مى كند ـ ۲مفقود شده است . اگر اين كتاب در دست بود ، قطعا بهتر و بيشتر مى توانستيم از مبانى رجالى اين دانشمند پُر آوازه شيعى آگاه شويم ؛ امّا با بررسى همين كتاب موجود (خلاصة الأقوال ... يا رجال العلامة الحلّى) نيز مى توان تا حدودى به مبانى او در نقد رجال ـ كه شاخصى از اين دوره تحوّل مبانى رجالى شيعه است ـ پى برد .
مرحوم علاّمه در مقدمه خلاصة الأقوال،ضمن اشاره به وجه نياز به دانش رجال به برخى از مبانى خود در جرح و تعديل راويان هم اشاره اى مى كند . وى مى گويد :
آگاهى از حال راويان از پايه هاى احكام شرعى است و بر اساس آن ، قواعد نقلى بنا مى شود . بر هر مجتهدى است كه آن را بشناسد و دانش آن را فرا گيرد ، جايز نيست آن را ترك كند ؛ چرا كه بيشتر احكام ، از اخبار نبوى و روايات ائمه عليهم السلام به دست مى آيند . پس لازم است راه هاى رسيدن به آن اخبار و روايات (سلسله راويان تا معصومان عليهم السلام) شناخته شود ؛ زيرا بزرگان و اساتيد ما كه اين روايات را نقل كرده اند ، از ثقه و غيرثقه و ياكسى كه مى توان به نقل او اعتماد كرد و كسى كه نمى توان اعتماد كرد ، نقل حديث كرده اند . اين وضعيت ، انگيزه اى شد تا به تأليف كتابى مختصر در بيان حال راويان و كسانى كه مى توانيم بر نقل آنها اعتماد كنيم و نيز كسانى كه نمى توانيم به آنها اعتماد كنيم ، رو آوريم ... در اين كتاب ، همه راويان نيامده اند ؛ بلكه بر دو دسته از آنها اكتفا كرده ايم : كسانى كه بر نقل آنها اعتماد مى كنم ، و كسانى كه در عمل كردن به روايات آنها توقّف مى كنم . ۳

1.علامه حلّى در سال ۶۹۳ق ، مشغول نوشتن كتاب خلاصة الأقوال بوده است . (رجال العلامة الحلّى ، ص۴۵ ، در ذيل نام خودش)

2.رجال العلامة الحلّى ، ص۲ .

3.همان جا .


مباني حجيّت آراي رجالي
60

الفهرست عمل كرده و با فاصله زمانى اى كه با او داشته اند ، كار او را تكميل كرده اند .
امّا در مورد احمد بن طاووس ، اوّلاً او را آغازگر تقسيم خبر به اعتبارِ حال راويان آن به صحيح ، حَسَن ، موثّق و ضعيف دانسته اند . ۱ اين تقسيم ، خود تحوّلى است در ارزشيابى حديث كه آن را بر محور اوصاف اشخاص راوى مى گرداند. درمقابل در دوره هاى قبل ـ چنان كه گذشت ـ معروفيت كتاب هاى حديثى ، اصالت آنها و ساير قراين ، نقش اساسى داشته اند. ۲ ثانيا متتبّع آگاه ، صاحب مستدرك الوسائل ، درباره او سخنى دارد كه نشان مى دهد تحوّل رجالى نسبت به پيشينيان ، از زمان او آغاز شده است . وى درباره احمد بن طاووس مى گويد :
او نخستين كسى است كه در رجال ، اِعمال نظر كرد ، سخنان رجاليان را در جرح و تعديل مطرح كرد ، به تعارض هاى آنها پرداخت ، چگونگى جمع بين آنها و رد يا پذيرش برخى را نشان داد و اين راه را براى كسانى كه پس از او آمدند ، باز كرد . ۳
التحرير الطاووسى ، بخشى از مجموعه بزرگ رجالى سيّد بن طاووس است كه به همّت صاحب المعالم استخراج شده و اكنون در دست است . شيوه اجتهادى ابن طاووس به گونه اى كه صاحب مستدرك الوسائل نقل كرده ، از همين كتاب به دست مى آيد . وى در اين بخش ـ كه در واقع گزارش نقّادانه اختيار معرفة الرجال (رجال الكشّى) است ـ تلاش مى كند با جمع بين روايات متفاوت درباره افراد و استفاده از سخنان رجاليان پيشين ، به يك جمع بندى مشخّص درباره هر فرد برسد .
تداوم كار ابن طاووس ، به دست دو شاگرد ممتاز او يعنى علاّمه حسن بن يوسف بن مطهّر (علاّمه حلّى) و حسن بن على بن داوود (ابن داوود حلّى) صورت گرفته است . اين دو ، صاحب دو كتاب رجالى معروف در اواخر قرن هفتم

1.منتقى الجمان ، حسن بن زيد الدين (الشهيد الثانى) ، ج۱ ، ص۱۴ .

2.همان جا و ص۸ .

3.خاتمة مستدرك الوسائل ، ج۳ ، ص۴۶۷ (السابع من مشائخ العلامة) .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 43938
صفحه از 255
پرینت  ارسال به