63
مباني حجيّت آراي رجالي

در نمونه اى ديگر ، درباره جابر بن يزيد جعفى مى گويد :
كشّى درباره او هم مدح نقل كرده و هم ذم ؛ ولى در هر دو طريق مدح و ذم ، ضعف سند وجود دارد .
در نقل ديگرى آمده است :
امام صادق عليه السلام بر او رحمت فرستاده و فرموده است : او در نقل حديث از ما راستگو بود . ۱
بعد از اين نقل ها توثيق ابن غضائرى را نقل مى كند و سپس مذمّتى را كه نجاشى درباره او دارد كه مى گويد مختلط بوده است (ظاهرا يعنى درست و نادرست را درهم مى آميخته است) .
آن گاه مى گويد :
قوى تر نزد من آن است كه در آنچه اين راويان (راويانى كه تضعيف شده اند ، مانند عمرو بن شمر و مفضل بن صالح) از او نقل مى كنند ، توقّف شود [ و بدانها عمل نشود ] . ۲
ظاهر اين سخن ، اعتماد بر خود جابر است ، بخصوص كه او را در گروه كسانى كه بر آنها اعتماد مى كند ، آورده است . همچنين با توجّه به امكان تعارض سخن نجاشى و ابن غضائرى مبناى علاّمه در اعتماد بر جابر ، روايت هايى است كه در صدق و راستى او وارد شده است . البته اين مبنا پس از تضعيف روايت هايى كه از كشّى در مدح و ذمّ او وارد شده ، با اعتماد بر روايت كسانى ديگر غير از كشّى كه فقط بر مدح و راستى او را دلالت كرده اند ، اتّخاذ شده است .
وى همچنين در شرح حال حمران بن اَعيَن شيبانى از هيچ كس نقل توثيق نمى كند و تنها روايت هاى مدح او را مى آورد ؛ مانند اين كه از امام باقر عليه السلامنقل

1.همان ، ص۳۵ .

2.همان جا .


مباني حجيّت آراي رجالي
62

آن گاه مبناى خود را در عمل نكردن به روايات يكى از روايان چنين بيان مى كند :
امّا لضعفه أو لإختلاف الجماعة في توثيقه وضعفه أو لكونه مجهولاً عندي. ۱
او سه مبنا در ردّ روايت مطرح مى كند : 1 . ضعف راوى ، 2 . اختلاف جماعت (رجاليان) در توثيق و تضعيف ، 3 . مجهول بودن .
مراد علاّمه از تضعيف رجاليان متقدّم ، كشّى ، شيخ طوسى ، نجاشى و ابن غضائرى است ، و نيز روايت معتبرى كه بر ضعف راوى دلالت دارد.

مبانى رجالى علامه حلّى

بررسى تفصيلى كتاب رجال علاّمه ، مبانى او را در جرح و تعديل ، بهتر و بيشتر نشان مى دهد . در اين جا به برخى از مبانى رجالى ايشان ـ كه حاصل مطالعه همه كتاب است ـ ضمن چند مورد اشاره خواهيم داشت . بحث و بررسى درباره اين مبانى در بخش مربوط خواهد آمد :
1 . روايات معصومان عليهم السلام كه غالبا از رجال الكشى نقل مى شود . يك مبناى عمده در كار علاّمه حلّى ، توجّه به رواياتى است كه درباره راوى نقل مى شود . در اين جهت ، بيشترين استفاده از روايات كشّى صورت گرفته است . براى نمونه ، درباره ابراهيم بن محمّد هَمْدانى مى گويد :
كشّى در ضمن سندى ـ كه آن را در كتاب بزرگ [ رجالى خود ] آورده ام ـ از ابو محمّد رازى نقل مى كند كه من و احمد بن ابى عبد اللّه برقى در محلّه عسكر بوديم كه فرستاده اى از جانب ايشان (ظاهرا يكى از معصومان عليه السلام) بر ما وارد شد و گفت : ... و ابراهيم بن محمّد همدانى و ... ثقه اند ۲

1.همان جا .

2.رجال العلاّمة الحلّى ، ص۲۳ .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 43911
صفحه از 255
پرینت  ارسال به