69
مباني حجيّت آراي رجالي

دوم است كه درباره كافى نبودن قول يك عادل در احراز وثاقت يا عدالت راوى سخن گفته است . ۱
اگر به آن دسته از مبانى رجالى كه عملاً در علم درايه موردبحث قرار مى گيرند ، توجّه كنيم ، مى توانيم سابقه تأليف و تدوين اين مبانى را به زمان تدوين اين علم در نزد شيعه هم برسانيم . البته قديم ترين تدوين موجود از اين علم نيز الدراية ى شهيد ثانى است كه فاصله چندانى با منتقى الجمان ياد شده تأليف فرزند ايشان ندارد . امّا چنانچه به تدوين برخى از مبانى رجالى ـ بدون نظر به اين كه كارى در علم رجال است يا در علمى ديگر ـ توجّه كنيم ، برخى از مباحث اصولى سابقه دار ، مانند حجّيت خبر واحد و شرايط آن نيز ممكن است به نحوى سابقه تدوين مبانى رجالى تلقّى گردد .
به هر حال ، روند آغاز شده در دوره پنجم تا عصر حاضر امتداد دارد . اكنون فهرستى از مبانى رجالى در دست است كه به طور معمول در آغاز مجموعه هاى رجالى به عنوان «مقدمه» يا «فايده» گرد آمده و مورد بحث قرار گرفته اند ؛ همچنان كه تأليف هايى به عنوان : اصول رجالى ، كلّيات علم رجال ، فقه رجال و ... وجود دارد كه در آنها ، ضمن مباحث ديگرى كه براى وارد شدن در فن رجال لازم است (مانند شناخت برخى اصطلاحات ، كتاب ها و تاريخچه رجال) ، به مبانى رجالى هم پرداخته مى شود . مباحث توثيقات خاص و حجّيت آنها ، توثيق هاى عام (مانند اصحاب اجماع ، مشايخ ابن قولويه ، راويان تفسير على بن ابراهيم و ...) و يا بحث هايى در حجّيت روايات كتب اربعه يا كتاب هاى قديمى مشهور حديثى ، از اين قبيل مباحث اند .
در ادامه اين تحقيق با دسته بندى مناسب ، همه اين مباحث را تا آن جا كه به مبانى رجالى مربوط مى شود ، مطرح و بررسى مى كنيم .

1.منتقى الجمان ، ج۱ ، ص۱۶ .


مباني حجيّت آراي رجالي
68

چنين مى نويسد :
ابن عقده ، از على بن حسن نقل كرده كه او ثقه و داراى احاديث كمى است . من درباره او مدح يا قدحى از طريق دانشمندان خودمان غير از آنچه نقل شد ، نيافته ام . [ بنا بر اين ]بهتر اين است كه در آنچه اين شخص نقل مى كند و همراه نقل او نقل ديگرى نداريم ، دست نگه داريم و بدان عمل نكنيم ، مگر اين كه عدالت او ثابت شود . ۱
در اين جا اصل را بر عدم عدالت چنين شخصى قرار مى دهد با وجودى كه توثيق او را هم از ابن عقده به نقل از على بن حسن بن فضّال نقل مى كند كه البته ظاهرا به دليل امامى نبودن اين دو ، به قول آنها اعتماد نمى كند . آنچه وضعيت اين شخص را با راوى قبلى كه اصل را بر عدالت او قرار داد ، متفاوت مى كند ، همان شهرت داشتن و معروف بودن راوى قبلى كه اين شخص ، فاقد آن است .

5 . دوره تدوين مبانى رجالى

به نظر مى رسد نقض و ابرام ها و اجتهادهايى كه در دوره چهارم ضمن جرح و تعديل اشخاص صورت مى گرفت ، كم كم دستْ مايه اى شد تا در زمان هاى بعد ، برخى از مبانى به صورت مدوّن در مقدمه هاى كتاب هاى حديثى و رجالى و يا به صورت مجموعه اى جدا (بخصوص در زمان هاى متأخّرتر) ارائه گردند . از قديم ترين كارهاى از اين نوع كه در دست است ، مقدمه منتقى الجمان فى الأحاديث الصّحاح والحسان نوشته صاحب المعالم فرزند شهيد ثانى(م 1011ق) است .
وى در اين مقدمه ، دوازده نكته تحت عنوان «فائدة» آورده است . البته بيشتر اين فايده ها در مبانى رجالى نيست ؛ امّا در روند ارزشگذارى سند احاديث ، قابل استفاده است . در اين ميان ، فايده اى كه به روشنى در بحث مبانى وارد شده ، فايده

1.همان ، ص۴۴ .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 43953
صفحه از 255
پرینت  ارسال به