4 . در ارتباط مبانى رجال با ساير علوم
غير از اين چند علمى كه رجال بر محور مبانى خود با آنها ارتباط روشن و منطقى دارد ، علوم ديگرى نيز قابل توجّه اند ؛ امّا برخى از اين علوم ، ارتباط خود را درباره هر يك از افرادى كه در رجال بحث مى شوند ، به طور جزئى نشان مى دهند . مثلاً دانش تراجم ، تاريخ و جغرافيا چنين اند . رجالى در شناخت افراد راوى يا دسته هاى معيّنى از آنها از شرح حال ها (تراجم) ، تاريخ حوادث و اوضاع و احوال مكان ها ، كم و بيش ، بهره هايى مى برد . برخى ديگر از علوم ، مانند فلسفه و بخصوص كلام اسلامى ، اصول مسلّم و به اصطلاح پيش فرض هايى را در مبانى رجالى ايجاد مى كنند ؛ پيش فرض هايى مانند حجّيت قول معصوم عليه السلام ، عصمت ائمه عليهم السلام و ... .
در مبانى رجالى همچنين ممكن است از دستاوردهاى جديد برخى از علوم در عصر حاضر ، بهره گرفت . علم تاريخ به طور مشخّص ، مورد نظر است . ممكن است با تحقيق در روش هاى تكامل يافته تاريخ نگارى و تاريخ شناسى به مبانى و روش هايى دست يافت كه از آنها در شناخت راويانى كه صدها سال قبل از ما مى زيسته اند ، بهره گرفت و از اين رهگذر ، به برخى از نيازهاى رجالى در راه يافتن به وثاقت يا ضعف راوى پاسخ داد . البته در اين تحقيق ، چنين هدفى پيگيرى نشده است ؛ امّا ضرورت پرداختن آن در پژوهش هاى ديگر و از طرف كسانى كه توانايى و امكانات آن را دارند ، احساس مى شود .