پس از كلّيات و تمهيداتى كه در بخش اوّل گذشت ، اكنون با اين دستْ مايه ، به تحقيق و بررسى در موضوع مى پردازيم . چنان كه در توضيح واژه ها و اصطلاحات عنوان تحقيق آمد ، به عنوان مبانى حجّيت آراى رجالى ، هم آن گزاره هاى كلّى اى را بررسى مى كنيم كه مستقيما مى توانند فرد يا افرادى از راويان را از جهت اعتبار صدور روايات آنها به ما بشناسانند ، و هم آن گزاره هايى را كه پشتوانه منطقى گزاره هاى دسته اوّل هستند . البته دسته دوم ، خود نيز ممكن است گاهى نقش گزاره هاى دسته اوّل را به عهده گيرند . ۱
در همان جا گفتيم كه گزاره هاى دسته اوّل را مى توانيم شيوه هاى ارزشيابى سندى احاديث هم نامگذارى كنيم . اين شيوه ها خود بر پايه گزاره هاى ديگرى است كه دسته دوم از مجموعه مبانى رجالى را مى سازند . به اين ترتيب ، دو قسمت اصلى بررسى ما در موضوع اين كتاب ، روشن مى شود : يك قسمت ، بررسى شيوه هاى ارزشيابى سندى احاديث است كه همان گزاره هاى دسته نخست از مبانى رجالى اند ؛ و قسمت دوم ، بررسى مبانى اين شيوه هاست . بنا بر اين ، دفترِ دو فصل از فصل هاى بخش دوم تحقيق گشوده مى شود .
امّا در ضمن بررسى شيوه هاى ارزشيابى ، يك مطلب كلّى درباره دانش رجال نيز قابل بررسى و پيگيرى است و آن ، وجه نياز به اين دانش است . گرچه بررسى