83
مباني حجيّت آراي رجالي

مؤلّفش انتساب يافته و در دسترس باشد .
به نظر مى رسد بر پايه همين روش ، رجاليان در برخى موارد ، غير از ارزشگذارى روى افراد راوى ، كتاب هاى آنان را هم مورد ارزيابى قرار مى دهند . شيخ حرّ عاملى ، مواردى را از الفهرست شيخ طوسى استخراج كرده كه در آنها شيخ درباره كتاب ها اظهارنظر كرده است . مثلاً درباره ابراهيم بن اسحاق احمرى ، بعد از تضعيف خود او مى گويد :
وصنّف كتبا جماعة قريبة من السداد . ۱
كتاب هاى چندى دارد كه تقريبا صحيح اند .
و يا درباره حفص بن غياث قاضى مى گويد كه عامى مذهب است ، ولى كتاب مورد اعتمادى دارد . ۲ در اين جا نيز غير از لزوم اثبات انتساب كتاب تأييد شده به مؤلّفش ـ كه بدان اشاره شد ـ لازم است مبناى اعتبار پذيرش قول شيخ طوسى و مانند او درباره اعتبار كتب در كنار مبناى پذيرش قول او درباره افراد راوى مورد بررسى قرار گيرد . اين بررسى در فصل آينده صورت خواهد گرفت .
امّا برخى از صاحب نظران در حديث و رجال مى گويند كتاب هاى حديثى معيّنى كه هم اكنون در دسترس اند و انتساب آنها به مؤلّفانشان قطعى است ، به صورت يك مجموعه از جهتِ صدور ، مورد اعتماد و حجّت اند . اين باور ، غالبا در بين محدّثان اخبارى مسلك ، رواج دارد ؛ ولى از برخى اصوليان نيز نقل شده است . ۳البته عدّه مزبور در اين باور ، نه در كيفيت و نه در كميّت ، سخن يكسانى ندارند . برخى ادّعاى قطعيت صدور كتب اربعه حديث (الكافى ، كتاب من لا يحضره الفقيه ، التهذيب و الاستبصار) را دارند ، برخى ادّعاى وثوق و اطمينان مى كنند و برخى

1.الفهرست ، ص ۷ .

2.وسائل الشيعة ، ج۲ ، ص۸۱ ـ ۸۴ .

3.آية اللّه خويى از استاد خود مرحوم نايينى ، اصولى معروف ، نقل مى كند كه در مجلس بحث خود گفته است : «مناقشه در سند روايات كتاب الكافى ، سخن عاجزانه اى است» . (معجم رجال الحديث ، ج۱ ، ص۸۷)


مباني حجيّت آراي رجالي
82

عنوان يك مجموعه عمل مى شود . در اين شيوه ، موضوع بررسى از جهت اعتبار و حجّيت مجموعه كتاب يا كتاب هاى معيّنى است . براى مثال گفته مى شود كتاب الكافى مرحوم كلينى ، مورداعتماد است ، به اين معنا كه هر حديثى در اين كتاب نقل شده ، از جهت صدور ، قطعى يا معتبر است (بنا بر دو قولى كه در اين باره گفته شده است) .
دسته دوم ، بر اين شيوه استوارند كه در آنها بر محور فرد يا مجموعه اى از افرادِ راوى با عنوان رجالىِ معيّن عمل مى شود . در اين شيوه ، فرد يا مجموعه اى از افراد راوى از جهت اعتبار و حجّيت نقل ، موضوع بررسى هستند . براى مثال گفته مى شود «اصحاب اجماع» ـ كه يك اصطلاح رجالى است و به دسته اى معيّن از راويان اشاره دارد ـ سلسله سند را از خود تا نقل از معصوم عليه السلام معتبر و حجّت مى كنند و يا مثلاً گفته شود كه فلان راوى ثقه يا مورداعتماد است .
دسته سوم ، شيوه اى تركيبى دارد . در اين شيوه ، مجموعه قرائن مربوط به كتابى كه روايت از آن نقل مى شود و ويژگى هايى كه راوى روايت دارد ، مورد بررسى قرار مى گيرد . هر يك از اين شيوه ها داراى مبناى رجالى معيّنى است كه در جاى خود ، قابل بررسى است . در اين فصل ، طى سه گفتار به هر يك از اين شيوه ها مى پردازيم .

گفتار اوّل : اعتماد بر كتب

در بررسى تاريخى روش هاى ارزشيابى حديث ، «تأييد و تصديق كتاب هاى مشخّص» به عنوان يكى از اين روش ها در عصر معصومان عليهم السلاممورد بررسى قرار گرفت . اگر كتابى از سوى معصوم عليه السلام موردتأييد واقع شود ، بدون اشكال ، حجّت و معتبر است . البته چالش هاى سندى و دلالى در روند اين تأييد ، بايد طى شود . به علاوه ، براى بهره گيرى از چنين كتابى در اين زمان ، بايد با سند معتبر تا زمان ما به

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 43992
صفحه از 255
پرینت  ارسال به