متعارف آن نزد اهل سنّت) عمل نمى كند يا خبر واحد (به دليل نداشتن شرايط حجيّت) موجب علم و عمل نمى شود ، چه دلالتى بر صحيح بودن همه روايات كتاب التهذيب والاستبصار دارد؟!
در مورد ادعاى اوّل (اخذ روايات از اصول مورد اعتماد) نيز بايد گفت : اولاً اين جمله دلالتى بر صحّت همه روايات كتاب هاى التهذيب والاستبصار ندارد ؛ زيرا گرفتن روايات از اصول مورد اعتماد ، به معناى صحيح بودن همه روايات گرفته شده نيست . چنان كه قبلاً هم گذشت ، براى اطلاق مورد اعتماد بودن بر كتابى همين كه اصحاب به آن مراجعه مى كنند و نياز علمى خود را از آن مى گيرند ، كافى است ، هر چند ممكن است با اجتهاد خود درباره صحّت و سقم تك تكِ روايات نظر بدهند . ۱
ثانيا محقّق خوئى گفته است كه چنين سخنى به اين مضمون از شيخ طوسى در دست نيست . ايشان سپس چند كلام از شيخ طوسى مى آورد كه ممكن است از سرِ هم كردن آنها كسى تخيّل كند عبارت مذكور از آنها به دست مى آيد . ۲ با وجود تصريحات شيخ به وجود روايات غير صحيح در كتاب هاى التهذيب والاستبصار ـ كه نقل كرديم ـ نيازى به اطاله بيشتر كلام در اين مورد نيست .
3 . حجّيت كتاب هاى مشهور حديث
استدلال هاى صاحب وسائل بر حجّيت و بلكه قطعيت روايات ، چنان كه گفتيم ، منحصر به روايات كتب اربعه نمى شود . قبلاً برخى از استدلال هاى او را تا آن جا كه مربوط به ادّعاى قطعيت روايات اين كتب مى شد ، نقل و بررسى كرديم ؛ امّا برخى استدلال ها ناظر بر صِرف حجيّت و اعتبارند . به علاوه ، مرحوم حاجى نورى نيز در