97
مباني حجيّت آراي رجالي

معصوم عليه السلام يقين نداشته باشيم.
در مقابل اين سه معناى صحيح ، سه معناى ضعيف هم به ترتيب وجود دارد . اگر شيخ طوسى حديثى را تضعيف مى كند ، معناى دوم را درنظر مى گيرد ؛ يعنى مى گويد : نسبت به روايت معارض ، اين روايت ، ضعيف است . بنا بر اين ، مراد او ضعف به معناى اوّل ـ كه مورد بحث ماست ـ نخواهد بود . ۱
اين اشكال را برخى از صاحب نظران هم بدون توجّه به پاسخى كه صاحب وسائل به آن داده است ، مطرح كرده اند . ۲
واقعيت اين است كه تضعيف هاى شيخ طوسى نسبت به اخبار (همان گونه كه صاحب وسائل گفته و تا آن جا كه در التهذيب و الاستبصار ديده مى شود و از مواردى كه منكران صحّت همه روايات دو كتاب آورده اند ، ۳ و نيز بر اساس آنچه خود شيخ در ابتداى دو كتاب خود آورده است) ۴ مربوط به اخبار معارض است ، نه اين كه به طور مطلق و در غير موارد تعارض ، حكم به ضعف حديثى بدهد . بنا بر اين ، از اين جهت به نظر مى رسد كه حق با مرحوم شيخ حرّ باشد . با وجود اين ، نمى توان به دليل اين واقعيت ، بر اين باور شد كه درنظر شيخ طوسى ، همه روايات دو كتاب او به معناى مطلق (بدون توجّه به تعارض) صحيح اند ، و اگر در موارد تعارض ، خبرى را ضعيف مى داند ، فقط به طور نسبى ضعف را باور دارد ؛ زيرا در موارد تعارض ، غرض او اين است كه يك طرف تعارض را به نحوى از صحنه بيرون كند يا با تأويل و حمل ظاهرِ آن بر معنايى ديگر يا با خدشه وارد ساختن در سند آن كه به معناى نپذيرفتن صدور آن روايت است . در صورتى كه با نپذيرفتن سند ، روايتى را از

1.وسائل الشيعة ، ج۲۰ ، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸ .

2.بحوث فى فقه الرجال ، ص۱۵۴ ؛ معجم رجال الحديث ، ج۱ ، ص۹۷ .

3.همان جا .

4.آن جا كه مى گويد نقد من از احاديث ، آن جاست كه حديث يا احاديثى را مخالف آنچه به آن فتوا داده ام ، مى آورم . (تهذيب الأحكام ، ج۱ ، ص۳ ؛ الاستبصار ، ج۱ ، ص۳)


مباني حجيّت آراي رجالي
96

3 . اگر احاديث اين كتاب ها از اصول حديثى كه صحّت آنها مورد اجماع است و ائمه عليهم السلام امر به عمل كردن به آنها كرده اند ، گرفته نشده باشد ، لازم مى آيد بيشتر احاديث ما قابل اعتماد نباشد . عادتا چنين امرى باطل است و نمى توان پذيرفت كه ائمه عليهم السلام و دانشمندان شيعه بدان رضايت داده باشند . ۱
اين دليل نيز شبيه به دليل نخست است و ردّ آن نيز به آن مى مانَد . به علاوه ، جايى اثبات نشده كه همه روايات موجود ، از كتاب ها و منابعى نقل شده كه همه احاديث آن منابع در صحّت به اجماع و تأييد معصومان عليهم السلامرسيده است .

4 . تتميم سخن

صاحب وسائل ، پس از استدلال هاى خود بر اعتبار كتاب هاى مشهور حديثى در بخشى با عنوان «پاسخ به اعتراض ها» ، برخى از اشكال هايى كه بر حجّيت يا قطعيت كتاب هاى حديثى گرفته اند ، مطرح كرده و تلاش كرده تا به آنها پاسخ دهد . براى تكميل اين بحث ، عمده آن اشكال ها و پاسخ هاى ايشان را تا آن جا كه به بحث اعتماد بر كتب مربوط مى شود ، بررسى مى كنيم :
1 . شيخ طوسى در موارد فراوانى در كتاب التهذيب و الاستبصار ، رواياتى را كه روشن است از كتاب هاى مورداعتماد نقل كرده ، مى آورد و مى گويد كه ضعيف اند . با اين وصف ، چگونه مى توان ادّعا كرد همه روايات اين كتب را صحيح مى دانسته است ؟ پاسخ شيخ حرّ به اين اعتراض ، با توضيح معناى «صحيح» نزد قدما آغاز مى شود . وى مى گويد صحيح در نزد قدما سه معنا دارد : اوّل آن كه صدورش از معصوم عليه السلام قطعى است ؛ دوم آن كه با علم به صدور ، معارض قوى تر از جهت مخالفت با تقيّه و مانند آن هم ندارد ؛ سوم آن كه به صحّت مضمون آن از جهت اين كه حكم خدا همين است ، قطع داشته باشيم ، هر چند به صادر شدن آن از

1.همان ، ص۹۹ .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 38594
صفحه از 255
پرینت  ارسال به