597
إكليل المنهج في تحقيق المطلب

إكليل المنهج في تحقيق المطلب
596

[ 481 ] أبو حاتم الرازي : واسمه محمّد بن إدريس قال : أحصيت ما مشيت على قدمي في طلب الحديث زيادة على ألف فرسخ .
[ 482 ] أبو محمّد بن أبي حاتم الرازي : واسمه عبدالرحمن وقد تقدّم .
هذا آخر ما أردنا إيراده في هذا المقام ، فرغ مؤلّفه « محمّد جعفر بن محمّد طاهر الخراساني » في السنة المشار إليها في عنوان جعفر بن طاهر ۱ .

1.متصل به آخر اين كتاب ، حاشيه « منه » طولانى كه بفارسى نوشته شده بنويسند: در زمان غيبت صغرى در عرض هفتاد و چهار سال ، چهار كس بودند كه نوّاب و از جمله عمده ابواب بودند : اول عثمان العمرى ، دوم محمّد پسر او ، و نيابت را قريب به پنجاه سال اين پدر و پسر داشتند ، و بعد از وفات محمّد بن عثمان ، حسين بن روح نايب بود ، و بعد از او على بن محمّد سمرى ، و در سنه تناثر نجوم ، على بن بابويه ومحمّد بن يعقوب كلينى وعلى بن محمّد سمرى وغير ايشان از فضلاء شيعه فوت شدند . و بعد از سمرى غيبت كبرى است وسمرى در حين وفات گفت كه مأمور نيستم كه وصيت كنم به احدى،و وفات سمرى سبع وعشرين وثلاثمائة است ، و محمّد بن جعفر الاسدى كه ابن بابويه روايت كند از مشايخ خود كه ايشان روايت مى كنند از اسدى از جمله ابواب است در زمان غيبت صغرى كه اگر كسى كارى به حضرت صاحب الامر داشت،در رى به او عرض مى كردند و او عرض مى كرد به نايبان حضرت. و ابواب ، متعدد بوده اند و اين ابواب نيز معلوم مى شود كه به اذن صاحب عليه السلام مى بوده اند و صاحب عليه السلامخبر داشته به حال ايشان و كار ايشان و دخل ايشان در وساطت ميان شيعيان و نايبان خاص اربعه ، و از جمله ابواب ، احمد بن اسحاق است و محمّد بن على بن القاسم القمى وغير ايشان ، و محمّد بن جعفر الاسدى عرايض بسيار بواسطه عمرى از حضرت صاحب عليه السلام دارد كه جواب را در تحت سؤال در هر عريضه مى نوشته اند ، اينكه به اين عبارت ذكر شده : اقوام ثقات ترد علم التوقيعات من قبل المنصوبين للسفارة من الأصل مثلاً چنان است كه محمّد بن جعفر الاسدى وارد شده است بر آن توقيعات از قبل عمرى كه منصوب للسفارة است از اصل كه امام عليه السلاماست ، پس صاحب ، پادشاه است ، و نواب ، در مرتبه وزراء ، و ابواب ، در مرتبه ابواب الجمع چون كلانتران و مستوفيان . وبتواند بود كه نواب و ابواب را يكمرتبه حساب كنيم و همه را بگوييم وكلاءاند بعضى از بعضى مقربتر به درگاه ، و محمّد بن جعفر الاسدى كتابى داشته و آن كتاب در نزد ابن بابويه بوده و ابن بابويه از مشايخ خود روايت كند كه ايشان از اسدى روايت كنند ، پس توسط مشايخ ، از باب ذكر مشايخ اجازه است و كتاب ، مشهور بوده چنانكه كتاب شيخ كلينى در اين زمان . و از آنچه گفتم ظاهر شود معنى آنچه شيخ صدوق در فقيه فرموده در باب قضاء صلاة الليل : « إلاّ أنّه روى لي جماعة من مشايخنا عن أبي الحسين محمّد بن جعفر الأسدي رضى الله عنه أنّه ورد عليه فيما ورد من جواب مسائله من محمّد بن عثمان العمري قدّس اللّه روحه : وأمّا ما سألته عنه من الصلاة عند طلوع الشمس وعند غروبها ... » الحديث ( من لا يحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۳۱۵ ، ح ۴ ) . ومعلوم شود أيضاً آنچه ابن طاوس و شيخ قدّس سرّهما فرموده اند و در فائده سابعه در آخر كتاب رجال ميرزا محمّد منهج المقال مذكور است . و أيضاً معلوم شود كه معروفين از نواب و ابواب كه بايد ذكر ايشان شود اينهايند ، پس آنچه در منهج حفص بن عمرو المعروف بالعمرى در محل خود ذكر كرده ، ومحمّد بن حفص بن عمر أبو جعفر در محل خود ذكر كرده همين عثمان و پسر او مرادند و ظاهراً در وقتى به جهت مصلحت تقيه ، در ميان طايفه اى از شيعه به اين دو اسم مذكور مى بوده اند و به اين دو اسم مذكور شده اند ضبط ايشان چنين شده ، و اينكه جعفر بن عمرو المعروف بالعمرى در محل خودش ذكر شده جعفر تصحيف حفص باشد ، پس اين سه كس همان عثمان ومحمّد بن عثمان باشند و بنده در اكليل به « منه » و غير آن ، مكرر اشاره به اين حاشيه فارسى كرده ام و نوشته ام كه اين حاشيه ، « منه » دارد در آخرش ، پس هر كه كتاب اكليل را بنويسد بعد از آن اين حاشيه را متصل به آخرش بنويسد و « منه » نشان كند ان شاء اللّه « منه » .

  • نام منبع :
    إكليل المنهج في تحقيق المطلب
    سایر پدیدآورندگان :
    الحسيني الاشكوري، سيد جعفر
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    الاولی
تعداد بازدید : 57189
صفحه از 647
پرینت  ارسال به