۳۱۶.احمد بن ادريس، از محمد بن عبدالجبّار، از صفوان بن يحيى، از فُضيل بن عثمان، از ابن ابى يعفور روايت كرده است كه گفت: از امام جعفر صادق عليه السلام پرسيدم از فرموده خداى عزّوجلّ«هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْأَخِرُ»۱و عرض كردم كه اول را شناختيم و معنى آن را دانستيم، تفسير آخر و معنى آن را براى ما بيان فرما.
حضرت فرمود كه:«هيچ چيز نيست، مگر اين كه هلاك مى شود يا متغير مى گردد، و يا يك نحو تغيّر و زوال در آن راه مى يابد، يا از رنگى به رنگى، يا از هيأتى به هيأتى، يا از صفتى به صفتى مى گردد. و از زيادتى به سوى نقصان، و از نقصان به سوى زيادتى، انتقال مى يابد، مگر پروردگار عالميان كه آن جناب، هميشه به يك حال بوده و خواهد بود. اوست اول پيش از هر چيزى، و اوست آخر بر آن نحوى كه در اول بوده، بدون تغير، و صفات و نام ها بر او مختلف نمى شود؛ چنانچه بر غير او مختلف مى شود، مثل انسانى كه يك مرتبه خاك مى باشد و يك مرتبه گوشت و خون و يك مرتبه خُرد و مُرد شده و در هم شكسته و پوسيده و از هم پاشيده است و مانند خرماى نيم رس كه يك مرتبه غوره مى باشد و يك مرتبه خرماى نيم رس و يك مرتبه خرماى تر و يك مرتبه خرماى خشك. پس نام ها و صفات بر هر يك از اينها متبدل مى شود و خداى عزّوجلّ بر خلاف اين است».
۳۱۷.على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عُمير، از ابن اُذينه، از محمد بن حكيم، از ميمون البان روايت كرده است كه گفت: از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام شنيدم در حالى كه از او سؤال شد از معنى اول و آخر كه حضرت فرمود:«اول است بى آن كه اولى پيش از او باشد، يا پديدآورنده اى كه بر او پيشى گرفته باشد. و آخر است بى آن كه انتهايى داشته باشد؛ چنانچه از صفت آفريدگان تعقل مى شود، وليكن قديم است و اول و آخر كه هميشه بوده و هميشه خواهد بود، بى ابتدا و نهايت و حدوث بر او واقع نمى شود، و از حالى به حالى نمى گردد و آفريننده هر چيزى است».