167
تحفة الأولياء ج2

80. باب در بيان غيبت قائم ـ صلوات اللّه عليه ـ

۸۹۱.محمدبن يحيى و حسن بن محمد هر دو، از جعفر بن محمد كوفى، از حسن بن محمد صيرفى، از صالح بن خالد، از يَمان تمّار روايت كرده اند كه گفت: در نزد حضرت صادق عليه السلام نشسته بوديم، پس به ما فرمود:«به درستى كه صاحب اين امر را غيبتى است طولانى، و كسى كه در آن غيبت به دين خود چنگ زند، چون كسى است كه برگ درخت خاردار را فرو ريزد». بعد از آن، فرمود كه: «همچنين به دست خويش» (اين مثلى است كه در مقام اشكال و سختى چيزى مى زنند).
بعد از آن فرمود كه: «پس كدام يك از شما، خار درخت قتاد ۱ را به دست خويش نگاه مى دارد؟» پس مدّتى طولانى سر خويش را به زير انداخت، و بعد از آن سر برداشت و فرمود كه: «صاحب اين امر را غيبتى است طولانى، پس بايد كه بنده از خدا بپرهيزد و به دين خود چنگ در زند».

۸۹۲.على بن محمد، از حسن بن عيسى بن محمد بن على بن جعفر، از پدرش، از جدّش، از على بن جعفر، از برادرش حضرت موسى بن جعفر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود:«چون پنجم از فرزند هفتم مفقود و ناپديد شود، پس از خدا بترسيد در باب دين هاى خويش، كه كسى شما را از آنها دور نگرداند. اى پسران من، به درستى كه صاحب اين امر را چاره نيست از غيبتى طولانى به مرتبه اى كه از اين امر بر گردد آن كه به آن قايل بوده و اعتقاد داشته. و جز اين نيست كه اين غيبت، امتحانى است از خداى عزّوجلّ كه خلق خويش را به آن امتحان نموده. اگر پدران شما و اجداد شما دينى را از اين دين دوست تر مى دانستند، هر آينه آن را پيروى مى كردند».
على مى گويد كه: عرض كردم: اى آقاى من، پنجم از فرزند هفتم كيست؟ فرمود كه: «اى فرزندان من، عقل هاى شما از درك اين، قاصر و اَحلام شما طاقت تحمّل آن ندارد، وليكن اگر زنده بمانيد زود باشد كه او را دريابيد».

1.درختى است خارناك كه خارش همانند سوزن است.


تحفة الأولياء ج2
166

80 ـ بَابٌ فِي الْغَيْبَةِ

۸۹۱.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى وَ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيِّ ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّيْرَفِيِّ ، عَنْ صَالِحِ بْنِ خَالِدٍ ، عَنْ يَمَانٍ التَّمَّارِ ، قَالَ :كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام جُلُوساً ، فَقَالَ لَنَا : «إِنَّ لِصَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً ، الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ ـ ثُمَّ قَالَ هكَذَا بِيَدِهِ ـ فَأَيُّكُمْ يُمْسِكُ شَوْكَ الْقَتَادِ بِيَدِهِ ؟»
ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ، ثُمَّ قَالَ : «إِنَّ لِصَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً ، فَلْيَتَّقِ اللّهَ عَبْدٌ ، وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ».

۸۹۲.عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عِيسَى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ جَدِّهِ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ ، عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ :«إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ ، فَاللّهَ اللّهَ فِي أَدْيَانِكُمْ ، لَا يُزِيلُكُمْ عَنْهَا أَحَدٌ ؛ يَا بُنَيَّ ، إِنَّهُ لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ حَتّى يَرْجِعَ عَنْ هذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَقُولُ بِهِ ، إِنَّمَا هِيَ مِحْنَةٌ مِنَ اللّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَهُ ، لَوْ عَلِمَ آبَاؤُكُمْ وَ أَجْدَادُكُمْ دِيناً أَصَحَّ مِنْ هذَا ، لَاتَّبَعُوهُ».
قَالَ : فَقُلْتُ : يَا سَيِّدِي ، مَنِ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ؟ فَقَالَ : «يَا بُنَيَّ ، عُقُولُكُمْ تَصْغُرُ عَنْ هذَا ، وَ أَحْـلَامُكُمْ تَضِيقُ عَنْ حَمْلِهِ ، وَ لكِنْ إِنْ تَعِيشُوا فَسَوْفَ تُدْرِكُونَهُ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 118801
صفحه از 856
پرینت  ارسال به