۱۰۰۷.محمد بن يحيى، از محمد بن حسين، از موسى بن سعدان، از عبداللّه بن قاسم، از حسن بن راشد روايت كرده است كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود:«به درستى كه چون خداى تبارك و تعالى خواهد كه امام را خلق كند، فرشته اى را امر كند كه شربتى از آب زير عرش را فرا گيرد و آن را به پدر امام بنوشاند، پس امام از اين آب خلق شود، و چهل شبانه روز در شكم مادرش بماند كه آواز را نشنود. بعد از آن، سخن را بشنود و بفهمد، و چون متولّد شود، خدا آن فرشته را بفرستد كه در ميان دو چشم او را بنويسد كه: «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَـتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»۱ . و چون امامى كه پيش از او بوده از دنيا در گذرد، منادى از نور براى اين امام بلند شود كه به واسطه آن كردارهاى همه خلائق را ببيند، و خدا به همين، حجّت را بر خلق خود تمام مى كند».
۱۰۰۸.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از على بن حديد، از منصور از يونس بن يونس ، بن ظَبيان روايت كرده است كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود:«به درستى كه خداى عزّوجلّ چون اراده فرمايد كه امام را از امام خلق كند، فرشته اى را بفرستد كه شربتى از آب زير عرش را فرا گيرد، پس آن را نگاه دارد تا امام آن را بنوشد (يا فرمود كه: آن را به امام تسليم نمايد و امام آن را بياشامد). و بعد از انعقاد نطفه، چهل روز در رحم بماند كه سخن را نشنود، و بعد از آن، سخن را بشنود و بفهمد، و چون مادرش او را بر زمين گذارد، خدا همان فرشته را كه شربت آب زير عرش را فرا گرفته بود، به سوى او فرستد و بر بازوى راستش بنويسد كه: «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَـتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» و چون به امر امامت قيام كند، خداى تعالى براى او در هر شهرى، مشعلى از نور را بلند سازد كه به وساطت آن به سوى اعمال بندگان نظر كند».