95. باب در بيان تسليم و گردن گذاشتن و فضيلت آنها كه در مقام تسليم اند
۱۰۱۸.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند، از احمد بن محمد بن عيسى، از ابن سِنان، از ابن مُسْكان، از سَدير كه گفت: به خدمت امام محمدباقر عليه السلام عرض كردم كه: من مواليان تو را مختلف يافتم، به طورى كه بعضى از ايشان، از بعضى بيزارى مى جويد. سدير مى گويد كه: حضرت فرمود:«تو را چه كار است به اين اختلاف؟ جز اين نيست كه مردم مكلّف اند به سه چيز و آنها: شناختن ائمه است، و تسليم كردن براى ايشان در آنچه بر ايشان وارد شده، و برگردانيدن به سوى ايشان، در چيزى كه در آن اختلاف كنند».
۱۰۱۹.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند، از احمد بن محمد برقى، از احمد بن محمد بن ابى نصر، از حَمّاد بن عثمان، از عبداللّه كاهلى كه گفت: امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه:«اگر گروهى عبادت كنند خدا را كه تنهاست و او را شريكى نيست، و نماز را به پاى دارند و زكات را بدهند و حجّ خانه كعبه را به جا آورند و ماه مبارك رمضان را روزه بگيرند، پس بگويند براى چيزى كه خدا يا رسول او صلى الله عليه و آله آن را كرده باشند، كه چرا هر يك از خدا و رسول خلاف آنچه را كه كردند، نكردند، يا اين را در دل هاى خويش بيابند (كه اين مطلب در خاطر ايشان باشد)، اگر چه به زبان نگويند، به همين سخن و اعتقاد، مشرك باشند».
پس اين آيه را تلاوت فرمود: «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِى أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا»۱ ، يعنى: «پس، نه چنان است كه ايشان گمان كرده اند كه با وجود مخالف حكم تو و راضى نبودن به آن، ايمان داشته باشند. سوگند ياد مى كنم به پروردگار تو، كه ايمان نمى آورند بر وجه حققت و راستى، تا تو را حَكم سازند در آنچه مختلف شده است در ميان ايشان، و تو حكم مى كنى، پس تنگى و گرانى را در نفس هاى خود نيابند از آنچه حكم كرده اى به آن (و هر چند كه مخالف طباع ايشان باشد) و گردن نهند فرمان تو را گردن نهادنى به غايت» (كه ظاهر و باطن آن تفاوتى نداشته باشد) .
بعد از آن، حضرت صادق عليه السلام فرمود كه: «بر شما است كه گردن نهيد و در مقام تسليم باشيد».