347
تحفة الأولياء ج2

۱۰۲۰.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از حسين بن سعيد، از حمّاد بن عيسى، از حسين بن مختار، از زيد شَحّام، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه گفت: به خدمت آن حضرت عرض كردم كه: در نزد ما مردى است كه او را كُلَيْب مى گويند و چيزى از شما وارد نمى شود، مگر آن كه مى گويد كه: من اين را مُسَلّم و قبول دارم. پس ما او را نسبت به تسليم داديم و او را كُليب تسليم نام كرده ايم. زيد مى گويد كه: حضرت فرمود:«خدا او را رحمت كند». بعد از آن فرمود كه: «آيا مى دانيد كه تسليم چيست؟» ما همه ساكت شديم. فرمود: «به خدا سوگند، كه تسليم، خشوع و فروتنى كردن است. خداى عزّوجلّ فرموده يا فرموده او است كه: «الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ وَأَخْبَتُواْ إِلَى رَبِّهِمْ»۱ ».

۱۰۲۱.حسين بن محمد، از معلّى بن محمد، از وشّاء، از ابان، از محمد بن مسلم، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است در قول خداى عزّوجلّ:«وَ مَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا»۲، كه آن حضرت فرمود كه:«اقتراف حسنه و اكتساب آن، آن است كه از براى ما گردن نهد و بر ما راست گويد و آن كه بر ما دروغ نگويد». و ترجمه آيه اين است كه: و هر كه كسب كند، نيكى را، زياده كنيم از براى او در آن نيكى نيكويى را يعنى: ثواب آن را مضاعف گردانيم.

۱۰۲۲.على بن محمد بن عبداللّه ، از احمد بن محمد برقى، از پدرش، از محمد بن عبدالحميد، از منصور بن يونس، از بشير دَهّان، از كامل تمّار روايت كرده است كه گفت: امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه:«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»۳
حضرت فرمود كه:
«اى كامل، آيا مى دانى كه ايشان كيانند؟» عرض كردم كه: تو بهتر مى دانى. فرمود: «به حقيقت كه رستگار شدند مؤمنانى كه تسليم كننده اند. به درستى كه مسلمانند كه نجيبان و بزرگوارانند. پس مؤمن غريب است و خوشا حال غريبان». ۴

1.هود، ۲۳. و در صدر آيه، لفظ اِنَّ موجود است، يعنى: به درستى كه آنان ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند و آرام گرفتند به ذكر پروردگار خويش و خشوع و خضوع نمودند براى خدا، آن گروه ملازمان بهشت اند كه ايشان هميشه در آن خواهند بود. مترجم

2.شورا، ۲۳.

3.مؤمنون، ۱. يعنى: به حقيقت كه رستگار شدند مؤمنان و به مقاصد دنيوى و اخروى خود رسيدند. مترجم

4.و غريب در اصل لغت، دور و بيگانه است، و آن كه از ولايت ديگر آمده باشد. و مراد از آن در اين حديث شريف و امثال آن، كسى است كه به سبب زيادتى صفت تسليم در فرقه مؤمنان، چون يكى از غريبان باشد كه شريك و هم شهرى نداشته باشد. مترجم


تحفة الأولياء ج2
346

۱۰۲۰.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسى ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ ، عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :قُلْتُ لَهُ : إِنَّ عِنْدَنَا رَجُلًا يُقَالُ لَهُ : كُلَيْبٌ ، فَـلَا يَجِيءُ عَنْكُمْ شَيْءٌ إِلَا قَالَ : أَنَا أُسَلِّمُ ؛ فَسَمَّيْنَاهُ «كُلَيْبَ تَسْلِيمٍ» ، قَالَ : فَتَرَحَّمَ عَلَيْهِ ، ثُمَّ قَالَ : «أَ تَدْرُونَ مَا التَّسْلِيمُ ؟» فَسَكَتْنَا ، فَقَالَ : «هُوَ وَ اللّهِ الْاءِخْبَاتُ ، قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : «الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَأَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ» » .

۱۰۲۱.الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنِ الْوَشَّاءِ ، عَنْ أَبَانٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام فِي قَوْلِ اللّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالى :«وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً»قَالَ :«الِاقْتِرَافُ : التَّسْلِيمُ لَنَا ، وَ الصِّدْقُ عَلَيْنَا ، وَ أَلَا يَكْذِبَ عَلَيْنَا» .

۱۰۲۲.عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ ، عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ ، عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ ، عَنْ كَامِلٍ التَّمَّارِ ، قَالَ :قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام : « «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» أَ تَدْرِي مَنْ هُمْ؟» . قُلْتُ : أَنْتَ أَعْلَمُ ، قَالَ : « «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» : الْمُسَلِّمُونَ ؛ إِنَّ الْمُسَلِّمِينَ هُمُ النُّجَبَاءُ ، فَالْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ ، فَطُوبى لِلْغُرَبَاءِ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 119726
صفحه از 856
پرینت  ارسال به