99. باب در بيان اين كه ائمه عليهم السلام چون امر ايشان ظاهر شود، به حكم آل داود حكم مى كنند و شاهد طلب نمى كنند علهيم الرحمة و الرضوان
۱۰۴۰.على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عمير، از منصور، از فضل اعور، از ابو عبيده حذّاء روايت كرده است كه گفت: ما در زمان امام محمد باقر عليه السلام در هنگامى كه قبض روح مطهر آن حضرت شده بود، مى گشتيم چون گوسفندان كه شبانى نداشته باشند. پس سالم بن ابى حفصه را ملاقات كرديم، به من گفت كه: اى ابو عبيده، امام تو كيست؟ گفتم: امامان من آل محمدند. گفت كه: خود هلاك شدى و ديگران را به هلاكت انداختى. آيا من و تو از امام محمد باقر عليه السلام نشنيديم كه مى فرمود:«هر كه بميرد و بر او امامى نباشد، به روش مردن جاهليت مى ميرد». گفتم: بلى، به جان خودم سوگند، و امر چنان بود كه سه روز پيش از آن، يا قريب به آن، بر امام جعفر صادق عليه السلام داخل شديم. (و ظاهر اين است كه در پيش اشتباهى باشد و روايت، سه روز بعد از آن باشد). پس، خدا معرفت امام را به ما روزى كرد و به خدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كردم كه: سالم به من چنين و چنين گفت. حضرت فرمود كه: «اى ابو عبيده، هيچ امامى از ما نمى ميرد تا آن كه خليفه گرداند بعد از خود كسى را كه عمل كند به آنچه او عمل مى كرده، و به طريقه او رفتار كند و مردم را بخواند به سوى آنچه او به سوى آن خوانده. اى ابو عبيده، به درستى كه كسى منع نكرده از آن كه به سليمان عطا شده باشد آنچه به او عطا شده بود».
بعد از آن، فرمود كه: «اى ابو عبيده، چون قائم آل محمد صلى الله عليه و آله قيام نمايد، به طريقه حكم داود و سليمان حكم فرمايد، و شاهد از كسى نخواهد».