397
تحفة الأولياء ج2

۱۰۷۳.حسين بن محمد، از معلّى بن محمد روايت كرده است كه گفت: خبر داد مرا احمد بن محمد بن عبداللّه ، از آن كه او را روايت كرده كه فرمود:«دنيا و آنچه در آن است، مال خداى تبارك و تعالى و براى رسول او، و براى ما است. پس هر كه بر چيزى از آن دست يابد، بايد كه از خدا بترسد و حق خداى تبارك و تعالى را ادا كند و با برادران خود نيكويى كند، و اگر اين را به جا نياورد، خدا و رسول او و ما از او بيزاريم».

۱۰۷۴.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از ابن محبوب، از عُمر بن يزيد روايت كرده است كه گفت:مِسمع را در مدينه ديدم و آن سال مالى را به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام آورده بود و حضرت صادق عليه السلام آن را ردّ فرمود به مسمع. گفتم كه: چرا حضرت صادق عليه السلام مالى را كه به خدمتش آورده بودى، بر تو رد كرد و قبول ننمود؟
راوى مى گويد كه: مسمع گفت كه: من به حضرت عرض كردم در هنگامى كه آن مال را به خدمتش بردم، كه مرا متوجه دو دريا كردند، يا خود متوجه شدم كه در آن فرو روم، و مرواريد بيرون آورم ۱ و چهارصد هزار درم عايد من شد، و خمس آن را كه عبارت است از هشتاد هزار درم به خدمت تو آوره ام، و ناخوش داشتم كه آن را از تو حبس كنم و به تو نرسانم، و با آن معامله كنم، با آن كه آن، حق تو است كه خداى تبارك و تعالى آن را در باب مال هاى ما قرار داده.
حضرت فرمود كه: «آيا از براى ما نيست از زمين و آنچه خدا از آن بيرون آورده، مگر خمس؟ اى ابو سيّار، به درستى كه همه زمين مال ما است. پس، آنچه خدا از آن بيرون آورده، از هرچه باشد، مال ما است». پس، به آن حضرت عرض كردم كه: من همه اين مال را به خدمت تو مى آورم. فرمود كه: «اى ابو سيّار، ما آن را براى تو حلال گردانيديم، و تو را از خمس آن نيز حلال كرديم، پس مال خود را با خود برگير و هر چه در دست شيعيان ماست از زمين ما، ايشان را در باب آن حلال كرده ايم تا قائم ما عليه السلام قيام كند، پس، خراج و طسق ۲ آنچه در دست ايشان است، از ايشان بگيرد و زمين را در دست ايشان واگذارد. و اما آنچه در دست غير ايشان است، حاصلى كه از آن زمين بردارند، حرام است بر ايشان، تا قائم ما عليه السلام قيام كند، پس زمين را از دست ايشان بگيرد و ايشان را بيرون كند؛ در حالتى كه خوار و بى مقدار باشند».
عمر بن يزيد مى گويد كه: ابو سيّار با من گفت كه: از صاحبان زمين و ده ها و از آنان كه متوجه عمل ها و كسب ها مى شوند، كسى را نمى بينم كه حلال بخورد غير از من، مگر آن كس كه ائمه آن را براى او حلال كرده باشند .

1.اين عين ترجمه مترجم رحمه اللّه است، و ظاهراً ترجمه عبارت چنين است: غواصى و استخراج مرواريد بحرين بر عهده من گذاشته شد و....

2.طسق، مقدار خراج كه به حساب زمين و زراعت گيرند.


تحفة الأولياء ج2
396

۱۰۷۳.الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ ، قَالَ :أَخْبَرَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ ، عَمَّنْ رَوَاهُ ، قَالَ: «الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا لِلّهِ ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالى ـ وَ لِرَسُولِهِ وَ لَنَا ، فَمَنْ غَلَبَ عَلى شَيْءٍ مِنْهَا ، فَلْيَتَّقِ اللّهَ ، وَ لْيُؤَدِّ حَقَّ اللّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالى ، وَ لْيَبَرَّ إِخْوَانَهُ ، فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ ذلِكَ ، فَاللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَحْنُ بُرَآءُ مِنْهُ» .

۱۰۷۴.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ ، عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ ، قَالَ :رَأَيْتُ مِسْمَعاً بِالْمَدِينَةِ ـ وَ قَدْ كَانَ حَمَلَ إِلى أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام تِلْكَ السَّنَةَ مَالًا ، فَرَدَّهُ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام - فَقُلْتُ لَهُ : لِمَ رَدَّ عَلَيْكَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام الْمَالَ الَّذِي حَمَلْتَهُ إِلَيْهِ ؟
قَالَ : فَقَالَ لِي : إِنِّي قُلْتُ لَهُ ـ حِينَ حَمَلْتُ إِلَيْهِ الْمَالَ ـ : إِنِّي كُنْتُ وُلِّيتُ الْبَحْرَيْنَ الْغَوْصَ ، فَأَصَبْتُ أَرْبَعَمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ ، وَ قَدْ جِئْتُكَ بِخُمُسِهَا بِثَمَانِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ ، وَ كَرِهْتُ أَنْ أَحْبِسَهَا عَنْكَ ، وَ أَنْ أَعْرِضَ لَهَا وَ هِيَ حَقُّكَ الَّذِي جَعَلَهُ اللّهُ ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالى ـ فِي أَمْوَالِنَا .
فَقَالَ : «أَ وَ مَا لَنَا مِنَ الْأَرْضِ وَ مَا أَخْرَجَ اللّهُ مِنْهَا إِلَا الْخُمُسُ ؟ يَا أَبَا سَيَّارٍ ، إِنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لَنَا ؛ فَمَا أَخْرَجَ اللّهُ مِنْهَا مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ لَنَا».
فَقُلْتُ لَهُ : وَ أَنَا أَحْمِلُ إِلَيْكَ الْمَالَ كُلَّهُ ، فَقَالَ : «يَا أَبَا سَيَّارٍ ، قَدْ طَيَّبْنَاهُ لَكَ ، وَ أَحْلَلْنَاكَ مِنْهُ ، فَضُمَّ إِلَيْكَ مَالَكَ ، وَ كُلُّ مَا فِي أَيْدِي شِيعَتِنَا مِنَ الْأَرْضِ فَهُمْ فِيهِ مُحَلَّلُونَ حَتّى يَقُومَ قَائِمُنَا عليه السلام ، فَيَجْبِيَهُمْ طَسْقَ مَا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ ، وَ يَتْرُكَ الْأَرْضَ فِي أَيْدِيهِمْ ، وَ أَمَّا مَا كَانَ فِي أَيْدِي غَيْرِهِمْ ، فَإِنَّ كَسْبَهُمْ مِنَ الْأَرْضِ حَرَامٌ عَلَيْهِمْ حَتّى يَقُومَ قَائِمُنَا ، فَيَأْخُذَ الْأَرْضَ مِنْ أَيْدِيهِمْ ، وَ يُخْرِجَهُمْ صَغَرَةً».
قَالَ عُمَرُ بْنُ يَزِيدَ : فَقَالَ لِي أَبُو سَيَّارٍ : مَا أَرى أَحَداً مِنْ أَصْحَابِ الضِّيَاعِ وَ لَا مِمَّنْ يَلِي الْأَعْمَالَ يَأْكُلُ حَـلَالًا غَيْرِي إِلَا مَنْ طَيَّبُوا لَهُ ذلِكَ .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 129105
صفحه از 856
پرینت  ارسال به