405
تحفة الأولياء ج2

۱۰۸۲.على بن محمد، از صالح بن ابى حمّاد و چند نفر از اصحاب ما، از احمد بن محمد و غير ايشان به سندهاى مختلف روايت كرده اند در باب حجت آوردن امير المؤمنين عليه السلام بر عاصم بن زياد در هنگامى كه عبا پوشيده بود و جامه هاى نرم و نازك را ترك كرده بود، و برادرش ربيع بن زياد شكايت او را به امير المؤمنين عليه السلام نمود، و عرض كرد كه: به اين سبب اهل خود را غمناك و فرزندانش را اندوهناك ساخته.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود كه:
«عاصم بن زياد را به نزد من آوريد». پس او را آوردند، چون حضرت او را ديد، در روى او رو ترش فرمود و فرمود كه: «آيا از اهل خود شرم نكردى؟ آيا بر فرزندان خود رحم نكردى؟ آيا خدا را چنان پنداشته اى كه چيزهاى پاكيزه را براى تو حلال كرده و ناخوش دارد كه تو از آنها فراگيرى؟ تو در نزد خدا از آن خوارترى كه از اين قبيل تكليف نسبت به تو بكند. آيا خدا نمى فرمايد كه: «وَ الْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ * فِيهَا فَـكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ»۱ ، يعنى: «و زمين را خلق فرمود، يا بنهاد برروى آب، و بگسترانيد از براى انتفاع هر صاحب روحى كه بر روى آن است. در آن انواع چيزها است كه به آنها متلذّذ مى شوند از انواع ميوه ها و درختان خرما كه صاحبان غلاف هااند» (چه شكوفه آنها در ميان غلاف ها مى باشد). آيا خدا نمى فرمايد كه: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ » ، تا فرموده آن جناب كه: «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَانُ »۲ ، يعنى: رها كرد و روان گردانيد دو دريا را: يكى خوش و شيرين، و ديگرى شور و تلخ؛ در حالتى كه به يكديگر مى رسند و سطوح آنها به يكديگر مماسّ مى شوند (و گفته اند كه آن درياى فارس و روم است كه در محيط به يكديگر مى رسند). در ميان اين دو دريا، پرده اى است از قدرت خدا كه افزونى نمى جويند (بر يكديگر مى رسند و هيچ يك بر ديگرى غالب نمى شود به ممازجه و ابطال خاصيّت يكديگر). بيرون مى آيد از اين دو دريا، مرواريد بزرگ و مرواريد خرُد» (و آنچه در ميانه آيات ذكر نشده اين است كه: «فَبِأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» . و ترجمه آن مذكور شد).
پس حضرت فرمود كه: «اى خدا، به فريادم برس از دست اين جاهل، هر آينه صرف كردن نعمت هاى خدا و اظهار كردن آنها به كردار، به سوى خدا محبوب تر است از اظهار كردن آنها به گفتار؛ و حال آن كه خداى عزّوجلّ فرموده است كه: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»۳ حديث كن به نعمت پروردگارت و آن را ياد كن».
عاصم عرض كرد كه: يا امير المؤمنين، پس، تو براى چه در طعام خويش اقتصار فرموده اى بر طعام ناگوار و نان بى نان خورش، و در لباس خويش، اكتفا نموده اى به جامه درشت و كنده؟
حضرت فرمود: «واى بر تو، به درستى كه خداى عزّوجلّ، واجب گردانيده است بر امامان حق كه خود را با ضعيفان مردم بسنجند و برابر كنند، تا آن كه فقر فقير بر او زور نياورد و او را تلف نكند». پس عاصم بن زياد عبا را انداخت و جامه هاى نرم و پاكيزه پوشيده.

1.الرحمن، ۱۰ و ۱۱.

2.الرحمن، ۱۹ و ۲۰ و ۲۲.

3.ضُحى، ۱۱.


تحفة الأولياء ج2
404

۱۰۸۲.عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ ؛ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، وَ غَيْرِهِمَا بِأَسَانِيدَ مُخْتَلِفَةٍ ، فِي احْتِجَاجِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام عَلى عَاصِمِ بْنِ زِيَادٍ حِينَ لَبِسَ الْعَبَاءَ ، وَ تَرَكَ الْمُـلَاءَ ، وَ شَكَاهُ أَخُوهُ الرَّبِيعُ بْنُ زِيَادٍ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَدْ غَمَّ أَهْلَهُ ، وَ أَحْزَنَ وُلْدَهُ بِذلِكَ ، فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام :«عَلَيَّ بِعَاصِمِ بْنِ زِيَادٍ». فَجِيءَ بِهِ ، فَلَمَّا رَآهُ عَبَسَ فِي وَجْهِهِ ، فَقَالَ لَهُ : «أَ مَا اسْتَحْيَيْتَ مِنْ أَهْلِكَ ؟ أَ مَا رَحِمْتَ وُلْدَكَ ؟ أَ تَرَى اللّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَخْذَكَ مِنْهَا ؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللّهِ مِنْ ذلِكَ ، أَ وَ لَيْسَ اللّهُ يَقُولُ : «وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ فِيها فاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ» ؟ أَ وَ لَيْسَ اللّهُ يَقُولُ : «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ» إِلى قَوْلِهِ «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» ؟ فَبِاللّهِ ، لَابْتِذَالُ نِعَمِ اللّهِ بِالْفَعَالِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنِ ابْتِذَالِهَا بِالْمَقَالِ ، وَ قَدْ قَالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : «وَ أَمّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» ».
فَقَالَ عَاصِمٌ : يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ، فَعَلى مَا اقْتَصَرْتَ فِي مَطْعَمِكَ عَلَى الْجُشُوبَةِ ، وَ فِي مَلْبَسِكَ عَلَى الْخُشُونَةِ ؟ فَقَالَ : «وَيْحَكَ ، إِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ فَرَضَ عَلى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَيْـلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ». فَأَلْقى عَاصِمُ بْنُ زِيَادٍ الْعَبَاءَ ، وَ لَبِسَ الْمُـلَاءَ .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128618
صفحه از 856
پرینت  ارسال به