۱۱۶۱.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از ابن محبوب، از حسين بن نُعيم صحّاف روايت كرده است كه گفت: سؤال كردم از امام جعفر صادق عليه السلام از قول خدا:«هُوَ الَّذِى خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَ مِنكُم مُّؤْمِنٌ»۱، فرمود كه:«خداى عزّوجلّ ايمان ايشان را به موالات و دوستى كردن با ما، و كفر ايشان را، به آن، شناخت، در روزى كه بر ايشان عهد و پيمان گرفت و ايشان چون مورچگان ريزه (يا ذرّات هوا) بودند در صلب آدم عليه السلام » (و همين حديث در اول باب گذشت، وليكن آنچه در اينجاست، أصحّ و أحسن است به واسطه دو تقديم و تأخير: يكى در آيه و يكى در آخر حديث).
و حسين راوى مى گويد: و نيز از آن حضرت سؤال كردم از قول خدا: «وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَـغُ الْمُبِينُ»۲
. (و در صدر آيه واو نيز مذكور است، و ترجمه آن اين است كه: «و فرمان بردارى كنيد خدا را و فرمان بريد رسول را (كه محمد است)، پس اگر روى بگردانيد از اطاعت رسول، پس جز اين نيست كه بر فرستاده ما رسانيدنى است هويدا و آشكارا». و حضرت فرمود: «به خدا سوگند، كه هلاك نشد هر كه پيش از شما بوده و هلاك نمى شود هر كه هلاك مى شود، تا قائم ما عليه السلام قيام كند، مگر در باب ترك ولايت ما، و به سبب آن و انكار حق. و رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا بيرون نرفت، تا آن كه حق ما را بر گردن هاى اين امّت گذاشت و لازم ساخت. «وَاللَّهُ يَهْدِى مَن يَشَآءُ إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ »۳ »، يعنى: «و خدا راه مى نمايد هركه را خواهد به سوى راه راست».
۱۱۶۲.محمد بن حسن و على بن محمد، از سهل بن زياد، از موسى بن قاسم بَجَلى، از على بن جعفر، از برادرش امام موسى كاظم عليه السلام روايت كرده اند در قول خداى تعالى:«وَ بِئْرٍ مُّعَطَّـلَةٍ وَ قَصْرٍ مَّشِيدٍ»۴، كه فرمود:«بئر معطّله، امام خاموش و ساكت است، و قصر مشيد، امام سخن گو». و ترجمه آيه اين است كه: «و بسا از چاه معمور پر آب كه باز گذاشته، و دست از آن باز داشته شده (كه كسى از آن آب نمى كشد) و بسا كوشك بلند افراشته» (يا گچ كارى كرده شد و مستحكم گشته) .
و محمد بن يحيى، از عَمْركى، از على بن جعفر از امام موسى كاظم عليه السلام مثل اين را روايت كرده است.