۱۱۶۳.على بن ابراهيم، از پدرش ، از حَكم بن بهلول، از مردى، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است در قول خداى تعالى:«وَ لَقَدْ أُوحِىَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَـئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ»۱، يعنى:«و هر آينه به حقيقت كه وحى شده است به سوى تو و به سوى كسانى كه پيش از تو بوده اند از پيغمبران، كه هر آينه اگر شرك بياورى (بر سبيل فرض و تقدير) فرو ريزد كردار تو و باطل گردد». كه حضرت فرمود: «يعنى: اگر هر يك از پيغمبران، شريك گرداند غير على عليه السلام را با او در ولايت» . «بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُن مِّنَ الشَّـكِرِينَ»۲ ، يعنى: «بلكه خدا را پرستش نما و باش از جمله شكركنندگان». و حضرت فرمود: «يعنى: بلكه خدا را عبادت كن به فرمان بردارى و باش از جمله شكرگزاران براى آن كه بازوى تو را سخت كردم به برادر و پسر عمويت».
۱۱۶۴.حسين بن محمد، از معلّى بن محمد، از احمد بن محمد، از حسن بن محمد هاشمى روايت كرده است كه گفت: حديث كرد مرا پدرم، از احمد بن عيسى و گفت كه:
حديث كرد مرا جعفر بن محمد، از پدرش، از جدش عليهم السلام ، در قول خداى عزّوجلّ:«يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا»۳، كه فرمود:«چون اين آيه نازل شد كه: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَهُمْ رَ كِعُونَ»۴ ، جماعتى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد مدينه جمع شدند و بعضى از ايشان به بعضى گفتند كه در اين آيه چه مى گوييد؟ بعضى از ايشان گفت كه: اگر به اين آيه كافر شويم و قبول نكنيم، لازم مى آيد كه به ساير آيات كافر شويم، و اگر ايمان آوريم و آن را قبول كنيم، همين خوارى بزرگى است در هنگامى كه پسر ابوطالب بر ما مسلّط شود، و ما در تحت فرمان او باشيم.
بعد از آن گفتند كه: ما مى دانيم كه محمد، راست گو است در هر چه مى گويد، وليكن او را دوست مى داريم و على را اطاعت نمى كنيم، در آنچه ما را امر كند» . حضرت فرمود: «پس، اين آيه نازل شد كه: «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا» » ، و فرمود كه: «مقصود از نعمت خدا، ولايت على است . «وَ أَكْثَرُهُمُ الْكَـفِرُونَ»۵ ، يعنى: و بيشتر ايشان كافرند؛ يعنى: به ولايت» .