817
تحفة الأولياء ج2

127. باب در بيان اين كه هرگاه چيزى در شأن مردى گفته شود و آن چيز در او نباشد و در فرزند يا فرزند فرزند او باشد، همان است كه آن چيز در شأن او گفته شده است

۱۴۰۸.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد و على بن ابراهيم، از پدرش هر دو روايت كرده اند، از ابن محبوب، از ابن رئاب ، از ابوبصير، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود:«به درستى كه خدا به سوى عمران وحى فرمود كه: من تو را پسرى درست اندام بى عيب خواهم بخشيد كه پر منفعت باشد و كور مادرزاد و پيسى را شفا دهد و مردگان را به اذن خدا زنده گرداند و او را رسول مى گردانم و به سوى بنى اسرائيل مى فرستم. بعد از آن عمران حَنّه زن خود را به اين قصّه خبر داد (و حَنّه مادر مريم است). پس چون حَنّه حامله شد، حملش به مريم، در نزد خودش پسر بود «فَلَمّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إنّى وَضَعْتُها اُنْثى وَ اللّهُ أعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَاْلأُنْثى»۱ ؛ يعنى: پس آن هنگام كه حنّه، زن عمران بار خود را بر زمين گذاشت و مريم را زاييد، گفت از روى حسرت و نااميدى كه: پروردگارا، به درستى كه من آن بار را بر زمين گذاشتم و اين فرزند را زادم در حالتى كه ماده است و نيست فرزند نر چون فرزند ماده و پسر چون دختر نمى باشد» و حضرت فرمود كه: «يعنى: دختر پيغمبر نمى باشد. خداى عزّوجلّ مى فرمايد: «وَ اللّهُ أعْلَمُ بِما وَضَعَتْ» ؛ يعنى: و خدا داناتر است به آنچه حَنّه زاد» (و در قرآن اين جمله در ميان اُنثى و لَيس واقع است و ذكر آن به اين طريق اشاره به آن است كه اين جمله معترضه است در ميان قول حَنّه و از اينجا فهميده مى شود كه قرائت وَضَعَت به فتح عين و سكون تا بهتر است از قرائت وَضَعتُ به سكون عين و ضمّ تا كه اين قول از حنّه باشد و معنى اين باشد كه: خدا داناتر است به آنچه زادم) و حضرت فرمود: «پس آن هنگام كه خدا عيسى را به مريم بخشيد، عيسى همان بود كه خدا عمران را به آن مژده داده و آن را به وى وعده فرموده بود. پس هرگاه ما در باب مردى از خويش چيزى بگوييم و در فرزند او يا فرزند فرزند او باشد، آن را انكار مكنيد».

۱۴۰۹.محمد بن اسماعيل، از فضل بن شاذان، از حمّاد بن عيسى، از ابراهيم بن عمر يمانى، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود:«چون در باب مردى سخن بگوييم و در او نباشد و در فرزند او يا فرزند فرزند او باشد، آن را انكار مكنيد؛ زيرا كه خدا آنچه خواهد مى كند».

1.آل عمران، ۳۶.


تحفة الأولياء ج2
816

127 ـ بَابٌ فِي أَنَّهُ إِذَا قِيلَ فِي الرَّجُلِ شَيْءٌ فَلَمْ يَكُنْ فِيهِ وَ كَانَ فِي وَلَدِهِ أَوْ وَلَدِ وَلَدِهِ فَإِنَّهُ هُوَ الَّذِي قِيلَ فِيهِ

۱۴۰۸.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ؛ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ ، عَنِ ابْنِ رِئَابٍ ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«إِنَّ اللّهَ تَعَالى أَوْحى إِلى عِمْرَانَ : أَنِّي وَاهِبٌ لَكَ ذَكَراً سَوِيّاً مُبَارَكاً ، يُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يُحْيِي الْمَوْتى بِإِذْنِ اللّهِ ، وَ جَاعِلُهُ رَسُولًا إِلى بَنِي إِسْرَائِيلَ ، فَحَدَّثَ عِمْرَانُ امْرَأَتَهُ حَنَّةَ بِذلِكَ وَ هِيَ أُمُّ مَرْيَمَ ، فَلَمَّا حَمَلَتْ ، كَانَ حَمْلُهَا بِهَا عِنْدَ نَفْسِهَا غُـلَاماً ، فَلَمَّا وَضَعَتْهَا ، قَالَتْ : رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثى وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى أَيْ لَا يَكُونُ الْبِنْتُ رَسُولًا ، يَقُولُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : «وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ» فَلَمَّا وَهَبَ اللّهُ تَعَالى لِمَرْيَمَ عِيسى ، كَانَ هُوَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ عِمْرَانَ ، وَ وَعَدَهُ إِيَّاهُ ، فَإِذَا قُلْنَا فِي الرَّجُلِ مِنَّا شَيْئاً وَ كَانَ فِي وَلَدِهِ أَوْ وَلَدِ وَلَدِهِ ، فَـلَا تُنْكِرُوا ذلِكَ» .

۱۴۰۹.مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسى ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«إِذَا قُلْنَا فِي رَجُلٍ قَوْلًا ، فَلَمْ يَكُنْ فِيهِ وَ كَانَ فِي وَلَدِهِ أَوْ وَلَدِ وَلَدِهِ ، فَـلَا تُنْكِرُوا ذلِكَ ؛ فَإِنَّ اللّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128432
صفحه از 856
پرینت  ارسال به