۸۲۰.حسين بن محمد، از معلّى بن محمد، از احمد بن محمد بن عبداللّه ، از حسن ،از ابن ابى عمير، از محمد بن اسحاق بن عمّار روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام موسى كاظم عرض كردم كه: آيا مرا رهنمايى نمى فرمايى به سوى كسى كه دين خويش را از او فرا گيرم؟ فرمود كه:«همين پسر من على. به درستى كه پدرم دست مرا گرفت و مرا برد تا در روضه رسول خدا صلى الله عليه و آله داخل كرد، پس فرمود كه: اى فرزند عزيز من! به درستى كه خداى عزّوجلّ فرموده كه: «إنّى جاعِلٌ فى اْلأَرْضِ خَليفَةً»۱
، يعنى: «به درستى كه من قرار دهنده ام در زمين كسى را كه نائب من باشد» (در رواج دادن حقّ و ذليل گردانيدن باطل). و خداى عزّوجلّ هرگاه سخنى را بفرمايد به آن وفا مى فرمايد».
۸۲۱.احمد بن ادريس، از محمد بن عبدالجبّار، از حسن بن حسين لؤلؤى، از يحيى بن عمرو، از داود رَقّى روايت كرده است كه گفت: به خدمت حضرت امام موسى كاظم عليه السلام عرض كردم كه: سالَم بسيار شده و استخوانم باريك گرديده و از پدرت سؤال كردم از امام بعد از آن حضرت، پس مرا خبر داد كه: تويى و تو نيز مرا خبر ده كه امام بعد از تو كيست؟ حضرت فرمود كه:«همين ابوالحسن (كه مسمّى است به) رضا عليه السلام ».
۸۲۲.احمد بن مهران، از محمد بن على، از زياد بن مروان قندى ـ كه از طايفه واقفيّه بود ـ روايت كرده است كه گفت: داخل شدم بر امام موسى كاظم عليه السلام ، و پسرش ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام ، در نزد آن حضرت بود. حضرت كاظم عليه السلام ، به من فرمود كه:«اى زياد، اين پسرم فلانى، نامه او نامه من و سخن او سخن من و فرستاده او فرستاده من است، و آنچه بگويد، گفته گفته اوست».
۸۲۳.احمد بن مهران ، از محمد بن على، از محمد بن فضيل روايت كرده است كه گفت: حديث كرد مرا مخزومى و مادر او، از فرزندان جعفر بن ابى طالب عليه السلام بود و گفت كه: امام موسى كاظم عليه السلام به طلب ما فرستاد و ما را جمع فرمود، بعد از آن به ما فرمود كه:«آيا مى دانيد كه شما را براى چه طلب كردم؟» عرض كرديم: نه. فرمود كه: «شاهد باشيد كه همين پسرم، وصىّ من است، و به امر من قيام خواهد نمود، و خليفه من است بعد از من. هر كه او را نزد من طلبى باشد، آن را از همين پسرم بگيرد و هر كه را نزد من وعده اى باشد، وفاى به آن را از او طلب كند، و هر كه را دسترس ملاقات من نباشد و خود نتواند كه به نزد من آيد، مرا ملاقات نكند، مگر به نامه خويش كه نامه به نزد من فرستد» (و مى تواند كه معنى اين باشد كه: نامه اى به خدمت حضرت امام رضا عليه السلام فرستد، و دور نيست كه اين معنى ظاهرتر باشد).