209
تحفة الأولياء ج4

۲۹۴۰.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد ، از ابن محبوب ، از ابو حمزه ثمالى ، از امام محمد باقر عليه السلام كه فرمود :«دل ها بر سه قسم است : يكى دل سرنگون ، كه چيزى از خير و خوبى در آن جا نگيرد ، و آن دل كافر است . و ديگرى دلى است كه در آن نقطه و نشانه اى است سياه . پس خوبى و بدى در آن بر همديگر مى زنند ، چنان كه موج هاى دريا بر همديگر مى زنند . پس هر يك از اين دو كه از آن باشد ، بر آن غالب شود . و سيم دلى است گشوده ، كه چراغ ها در آن مى درخشد و روشنى مى دهد ، و نور آن فرو نشانيده نمى شود تا روز قيامت ، و آن دل مؤمن است» .

186 . باب در بيان تنقّل احوال دل ۱

۲۹۴۱.على بن ابراهيم ، از پدرش روايت كرده است و چند نفر از اصحاب ما ، از سهل بن زياد و محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، و همه از ابن محبوب ، از محمد بن نعمان احول ، از سلام بن مستنير كه گفت : در نزد امام محمد باقر عليه السلام بودم كه حمران بن اعين بر آن حضرت داخل شد و او را از چيزى چند سؤال كرد؛ پس چون حمران خواست كه برخيزد ، به حضرت باقر عليه السلام عرض كرد كه : تو را خبر مى دهم ، خدا بقاى تو را از براى ما طولانى كند! و ما را به وجود ذى جود تو بهره مند گرداند! كه ما به خدمت تو مى آييم ، بعد از آن ، از نزد تو بيرون نمى رويم ، مگر آنكه دل هاى ما نرم باشد ، و نفس هاى ما از دنيا راضى و قانع ، و دوستى آن به دنيا تمام و زائل ، و آنچه در دست هاى مردمان است از اين مال ها ، بر ما سهل و آسان باشد . بعد از آن ، از پيش تو بيرون مى رويم ، و چون با مردم و تاجران محشور مى شويم ، دنيا را دوست مى داريم . سلام مى گويد كه : حضرت باقر عليه السلام فرمود :«جز اين نيست كه اين دل ها ، دلى چند است ، كه يك مرتبه سخت و دشوار مى شود ، و يك مرتبه نرم و هموار مى گردد» .
بعد از آن ، حضرت باقر عليه السلام فرمود : «بدان و آگاه باش! كه اصحاب محمد صلى الله عليه و آله عرض كردند كه : يا رسول اللّه ! ما بر خود از نفاق مى ترسيم» . حضرت فرمود كه : «پيغمبر فرمود : چرا از اين مى ترسيد؟ عرض كردند كه : چون در نزد تو باشيم ، و تو ما را پند دهى و ما را خواهان خوبى و راغب در آن سازى ، بترسيم ، و دنيا را فراموش كنيم ، و زاهد شويم كه هيچ رغبت هيچ رغبت در آن نداشته باشيم ، تا به حدّى كه گويا ما معاينةً ۲ آخرت و بهشت و دوزخ را مى بينيم . امّا در حالى كه نزد تو باشيم ، و چون از نزد تو بيرون رويم ، و در اين خانه ها داخل شويم ، و فرزندان خود را ببوييم و عيال و اهل خود را ببنيم ، نزديك مى شود كه بگرديم از آن حالتى كه در نزد تو بر آن بوديم ، و به مرتبه اى مى رسد كه گويا ما بر چيزى از آن حالت نبوده ايم . آيا پس مى ترسى بر ما از آنكه اين حال ، نفاق باشد؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله به ايشان فرمود : نه ، چنين است . به درستى كه اينها گام هاى شيطان است كه شما را در دنيا راغب مى گرداند . به خدا سوگند كه اگر هميشه بر آن حالتى باشيد كه خويشتن را به آن وصف كرده[ايد] ، فرشتگان با شما مصافحه كنند ، و بر روى آب راه رويد ، و اگر نه اين بود كه شما گناه مى كرديد ، پس از خدا طلب آمرزش مى نموديد ، هر آينه خدا خلقى را مى آفريد تا گناه كنند ، بعد از آن ، از خدا آمرزش طلبند تا ايشان را بيامرزد . به درستى كه مؤمن در گناه واقع مى شود ، و توبه مى كند . آيا قول خداى عز و جل را نشنيده اى كه مى فرمايد : «اِنَّ اللّه َ يُحِّبُ التَّوابينَ وَيُحِّبُ الْمُتَطَهِّرينَ»۳ ؛ يعنى : «به درستى كه خدا دوست مى دارد توبه كنندگان را ، و دوست مى دارد پاكيزگان را از كارهاى بد» . و فرموده است كه : «اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَيْهِ»۴ ؛ يعنى : استغفار كنيد و آمرزش خواهيد از پروردگار خود . پس باز گرديد به سوى او و توبه كنيد» .

1.و تنقّل ، از جايى به جايى رفتن است ، و چيزى را به جايى نقل كردن . (مترجم)

2.يعنى به عيان .

3.بقره، ۲۲۲.

4.هود، ۳.


تحفة الأولياء ج4
208

۲۹۴۰.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ:«الْقُلُوبُ ثَلَاثَةٌ : قَلْبٌ مَنْكُوسٌ لَا يَعِي شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ ، وَ هُوَ قَلْبُ الْكَافِرِ؛ وَ قَلْبٌ فِيهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ، فَالْخَيْرُ وَ الشَّرُّ فِيهِ يَعْتَلِجَانِ، فَأَيُّهُمَا كَانَتْ مِنْهُ غَلَبَ عَلَيْهِ؛ وَ قَلْبٌ مَفْتُوحٌ، فِيهِ مَصَابِيحُ تَزْهَرُ ، وَ لَا يُطْفَأُ نُورُهُ إِلى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ، وَ هُوَ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ».

186 ـ بَابٌ فِي تَنَقُّلِ أَحْوَالِ الْقَلْبِ

۲۹۴۱.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ ؛ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ؛ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ، عَنْ سَلَامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ، قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، فَدَخَلَ عَلَيْهِ حُمْرَانُ بْنُ أَعْيَنَ، وَ سَأَلَهُ عَنْ أَشْيَاءَ، فَلَمَّا هَمَّ حُمْرَانُ بِالْقِيَامِ، قَالَ لِأَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام : أُخْبِرُكَ ـ أَطَالَ اللّهُ بَقَاءَكَ لَنَا، وَ أَمْتَعَنَا بِكَ ـ أَنَّا نَأْتِيكَ فَمَا نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ حَتّى تَرِقَّ قُلُوبُنَا، وَ تَسْلُوَ أَنْفُسُنَا عَنِ الدُّنْيَا، وَ يَهُونَ عَلَيْنَا مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ مِنْ هذِهِ الْأَمْوَالِ، ثُمَّ نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ، فَإِذَا صِرْنَا مَعَ النَّاسِ وَ التُّجَّارِ، أَحْبَبْنَا الدُّنْيَا؟ قَالَ: فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام :
«إِنَّمَا هِيَ الْقُلُوبُ مَرَّةً تَصْعُبُ، وَ مَرَّةً تَسْهُلُ».
ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام : «أَمَا إِنَّ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله قَالُوا: يَا رَسُولَ اللّهِ، نَخَافُ عَلَيْنَا النِّفَاقَ» .
قَالَ: فَقَالَ : «وَ لِمَ تَخَافُونَ ذلِكَ؟ قَالُوا: إِذَا كُنَّا عِنْدَكَ فَذَكَّرْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا، وَجِلْنَا وَ نَسِينَا الدُّنْيَا وَ زَهِدْنَا ، حَتّى كَأَنَّا نُعَايِنُ الْاخِرَةَ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ وَ نَحْنُ عِنْدَكَ، فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِكَ، وَ دَخَلْنَا هذِهِ الْبُيُوتَ، وَ شَمِمْنَا الْأَوْلَادَ، وَ رَأَيْنَا الْعِيَالَ وَ الْأَهْلَ، يَكَادُ أَنْ نُحَوَّلَ عَنِ الْحَالِ الَّتِي كُنَّا عَلَيْهَا عِنْدَكَ وَ حَتّى كَأَنَّا لَمْ نَكُنْ عَلى شَيْءٍ، أَ فَتَخَافُ عَلَيْنَا أَنْ يَكُونَ ذلِكَ نِفَاقاً؟
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : كَلَا إِنَّ هذِهِ خُطُوَاتُ الشَّيْطَانِ، فَيُرَغِّبُكُمْ فِي الدُّنْيَا، وَ اللّهِ لَوْ تَدُومُونَ عَلَى الْحَالَةِ الَّتِي وَصَفْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِهَا، لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ، وَ مَشَيْتُمْ عَلَى الْمَاءِ، وَ لَوْ لَا أَنَّكُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللّهَ، لَخَلَقَ اللّهُ خَلْقاً حَتّى يُذْنِبُوا، ثُمَّ يَسْتَغْفِرُوا اللّهَ، فَيَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ، إِنَّ الْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ، أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» وَ قَالَ: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ» ؟».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 305811
صفحه از 791
پرینت  ارسال به