كافى، اثر ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى (م 329) - صفحه 502

بود برگزيد. ۱ او بدين ترتيب كوشيد از انعكاس روايات متعارض كه كار فهم و قضاوت را دشوار مى كند، اجتناب كند. گر چه كلينى از اين جهت كه در انتخاب روايات به اجتهاد خود عمل كرده، و براى قضاوت آيندگان از انعكاسِ همه روايات پرهيز كرده مورد انتقاد قرار گرفت، ۲ اما به هر حال او كافى را طبق درخواست برادرى ايمانى براى رفع اختلافات و تعارضات متون روايات فراهم ساخت. از اين رو كتاب در راستاى هدف، نگاشته شده و اين نقدها مردود است.

ويژگى ها و امتيازات كافى

1. جامعيت نسبى؛ كافى در مقايسه با ساير جوامع روايى شيعه پيش از خود و نيز در مقايسه با ساير كتب اربعه از جامعيت بيشترى برخوردار است؛ زيرا تنها به روايات فروع و احكام بسنده نكرده و با امعان به جايگاه عقايد و اخلاق، دو جلد نخست و نيز روضه كافى را به اين دو بخش مهم در عرصه دين شناسى اختصاص داد. بدون ترديد اگر شيخ صدوق و شيخ طوسى به اين امر اهتمام داشته و در كنار فروع به اصول نيز مى پرداختند، ميراث روايى شيعه در اين دو عرصه از غنا و جامعيت بيشترى برخوردار بود. به خاطر همين ويژگى، فيض كاشانى ضمن تجليل از كافى از ساير جوامع روايى به خاطر غفلت از اصول انتقاد كرده است. ۳
2. چينش قابل تحسين؛ بايد توجه داشت كه كلينى نخستين كسى است كه به تدوين و تنظيم جامع روايى اقدام كرده و پيش از خود هيچ الگويى نداشته تا از آن بهره گيرد. با اين حال وقتى به مجموعه كتاب كافى و نيز ابواب و فصول مختلف آن مى نگريم به چينش قابل تحسينى بر مى خوريم. مقدم داشتن اصول بر فروع و نيز الحاق روضه در پايان كتاب، حكايت از حسن سليقه او در چينش كلى كتاب دارد. او در كتاب اصول، نخست «كتاب العقل والجهل» و سپس «كتاب فضل العلم» را ذكر مى كند و پس از آنها روايات «كتاب التوحيد» و سپس روايات «كتاب الحجّه» را

1.كافى، ج ۱، ص ۹. (مقدمه)

2.وافى، ج ۱، ص ۵.

3.همان.

صفحه از 510