كافى، اثر ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى (م 329) - صفحه 503

مى آورد؛ زيرا پايه همه گفتارها در زمينه اصول و فروع عقل است كه مايه امتياز انسان از حيوان، نبات و جماد است. و عقل با سرمايه علمى فربه شده، سمت و سو پيدا مى كند. پس از اين مرحله نوبت به خداشناسى مى رسد. مرحوم كلينى نبوت و امامت را تحت عنوان واحدى به نام كتاب الحجّه مى آورد؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام براساس اصل حجت الهى براى هدايت مردم منصوب مى شوند.
ساير فصول و ابواب كتاب نيز داراى چنين چينش منطقى است. به عنوان مثال مرحوم كلينى روايات مربوط به فروش اشيايى كه فروشنده مالك آنها نيست را در باب «الرجل يبيع ما ليس عنده» آورده، اما شيخ طوسى آن را در باب «البيع بالنقد والنسيئة» آورده است. و نيك مى دانيم كه چينش مرحوم كلينى برتر است. ۱
البته دفاع از چينش كتاب كافى به معناى بى نقص بودن آن نيست، بلكه توجه دادن به حسن آن با عنايت به فقدان الگوست.
3. ذكر نص روايات؛ چنان كه درباره من لا يحضره الفقيه خواهيم گفت، مرحوم صدوق احيانا روايات را با نقل به معنا آورده، يا در لابه لاى روايات ديدگاه هاى فقهى خود را بيان نموده و اين امر احيانا باعث دست نيافتن به نص روايت و يا خلط ميان متن روايت و گفتار او شده است. در حالى كه مرحوم كلينى بر نقل نص و الفاظ روايات پافشارى دارد و از ذكر آراء خود در لابه لاى روايات اجتناب مى كند.
4. ذكر كامل اسناد روايات؛ وجود سند در تمام روايات كافى، از جمله امتيازات مهم اين كتاب است كه كار نقد و بررسى سندى روايات را براى هر حديث پژوهى آسان مى كند. در حالى كه چنين بررسى در من لا يحضره الفقيه و تهذيبين به خاطر عدم ذكر كامل اسناد و يا عدم تدارك برخى از طرق در مشيخه در اين حد آسان و سهل نيست.
5. ذكر عناوين مناسب براى ابواب؛ شمارى از كتب روايى يا فاقد عنوان اند و يا اگر عنوانى براى ابواب آنها انتخاب شده، آن عناوين با محتواى روايات هر باب تناسب

1.المعجم المفهرس لألفاظ أحاديث بحار الأنوار، ج ۱، ص ۶۴.

صفحه از 510