كافى، اثر ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى (م 329) - صفحه 507

23 شرح بر اين كتاب معرفى شده است كه بخشى از آنها نسخ خطى است. از ميان اين شروح: شرح صدر المتألهين، شرح ملا صالح مازندرانى، شرح علامه مجلسى، مهم ترين شرح هايى است كه بر كافى نوشته شده و از شايستگى بيشترى براى معرفى برخوردارند.

1. شرح اصول كافى از صدر المتألهين (م 1050)

به رغم آن كه نام صدر المتألهين با فلسفه اسلامى عجين شده و در آغاز چنين به نظر مى رسد كه به متون نقلىِ وحيانى كمتر اهتمام داشته، اما نگريستن در تفسير 7 جلدى او بر قرآن و نيز شرح متقنى از اصول كافى نشان مى دهد كه اهتمام او به قرآن و حديث نسبت به علوم عقلى اگر بيشتر نبوده، كمتر نبوده است.
از مقدمه ملاصدرا بر شرح خود بر مى آيد كه او تنها درصدد شرح اصول كافى بود، نه همه كتاب. ۱ او اذعان مى كند كه ارائه شرحى بر روايات از دغدغه هاى ديرينه او بود تا آن كه بنا به درخواست گروهى از دوستان و برادران دينى به اين كار روى آورد. ۲
و از آن جا كه كافى را بهترين كتابى مى شناسد كه روايات را گردآورده، شرح اين كتاب را در دستور كار خود قرار داده است. ۳ متأسفانه اين شرح ناتمام مانده و تا اندكى از كتاب الحجه استمرار يافته و چنان كه از توضيح محقق كتاب [خواجوى] بر مى آيد، عمر مؤلف براى تمام كار كفاف نكرد. ۴
علامه ابوالحسن شعرانى ـ كه افزون بر معقول در منقول نيز داراى انديشه اى ژرف است ـ در ذيل آخرين حديث در شرح ملاصدرا در ستايش از اين شرح آورده است:
«اين حديث آخرين حديثى است كه صدر المتألهين شيرازى در اصول كافى توفيق شرح آن را يافته است ... شرح او پيشگام تمام شرح هاى ديگر است؛ زيرا تمام آنچه در شرح هاى ديگر آمده، يا از لفظ و عين عبارت شرح ملاصدرا برگرفته اند و يا با الهام از محتواى شرحِ او مطالبى را در شروح خود ذكر كرده اند. و هيچ يك از شارحان

1.شرح اصول كافى، ج ۱، ص ۱۶۸.

2.همان، ص ۱۶۹.

3.همان، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۷.

4.همان، ج ۲، ص ۶۱۷.

صفحه از 510