نگاهى به « التعليقة على الكافى » ميرداماد - صفحه 304

تحقيق آقاى سيّدمهدى رجايى در 405 + 28 صفحه در قم منتشر شده است. راقم اين سطور درصدد است تا در اين مقاله، به معرفى اين كتاب بپردازد.
با بررسى كتاب، متوجه مى شويم كه ميرداماد، توفيق يافته تا بر روايات كتاب هاى «العقل والجهل»، «فضل العلم»، «التوحيد» و يك روايت از كتاب «الحجة»، تعليقاتى بنگارد و از بقيه كتاب، بازمانده است.

مباحث كتاب

مباحثى كه ميرداماد در تعليقه خود بدانها پرداخته، عبارت اند از:
1. بحث هاى لغوى. او در بعضى از موارد، به نقد ديدگاه هاى لغويان پرداخته و تبحّر خود را در مباحث لغوى نمايانده است. تعليقه نگار درباره صفّين، در نقد ديدگاه صاحب القاموس المحيط مى نويسد:
من تغاليط صاحب القاموس و هو رجل يتغبّب و يتغرّب فتارة يتطبّب و تارة يتعرّب أنْ قد حسب صِفّين كسِجّين. فصار ذلك من الأغاليط العامية. ۱
او معتقد است كه صِفّين، جمع سالم است و براى موضعى كه جنگ با قاسطين در آن درگرفت، عَلَم شده است.
2. بحث هاى تفسيرى كه به برخى از آنها اشاره خواهيم كرد.
3. بيان تصحيفاتى كه در الفاظ روايات صورت پذيرفته است. در قسمت هاى مختلف كتاب كافى، مشاهده مى شود كه بعضى از الفاظ احاديث، به صورتى ناصحيح درج شده است. از جمله اين موارد، تصحيفى است كه در روايت پانزدهم از باب «رواية الكتب والحديث» رخ داده است. ميرداماد، عقيده مند است كه عبارت «فلم ترو عنهم» با واو غير مشدّد، غلط است و صحيح آن «فلم نُرَوَّ عنهم» با نون مضموم و راى مفتوح و واو مشدّد مفتوح است كه صيغه متكلّم مع الغير است يا با تاى مضموم كه مؤنث غايب است. مصدر اين كلمه، «ترويه» به معناى رخصت است.

1.التعليقة على كتاب الكافى، ميرمحمد باقر الحسينى الاسترآبادى، تحقيق: السيد مهدى الرجائى، قم: مطبعة الخيّام، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۷.

صفحه از 314