نگاهى به الرواشح السماويه ميرداماد (م1041ق) - صفحه 323

همچنين، روايتى كه درباب متعه است كه «اگر منعى صورت نمى پذيرفت، ما زنى إلّا شفى». در اين روايت، شفى درست است نه شقى؛ و شفى به معنى قليل است.

احاديث موضوع

ميرداماد، بدترين قسم از اقسام خبر ضعيف را خبر موضوع مى داند. سپس اقسام احاديث موضوع را بيان مى كند. نظر ايشان اين است كه قطعا بين روايات ما روايت جعلى و ساختگى وجود دارد؛ چون هم در روايات پيامبر صلى الله عليه و آله و هم روايات امام صادق عليه السلام ، خبر از روايات ساختگى داده شده است. از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شد كه فرمود: «ستكثر بعدى القالة علىّ»؛ يا در روايت ديگر حضرت فرمود: «يكذّب علىّ بعدى». در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است كه فرمود: «لكل رجل منّا رجلاً يكذب عليه». ميرداماد مى گويد: اگر اين احاديث درست باشند، پس روايات جعلى وجود دارد؛ چون پيامبر صلى الله عليه و آله و امام صادق عليه السلام خبر داده اند و اگر اين روايات را پيامبر صلى الله عليه و آله و امام صادق عليه السلام بيان نفرموده باشند، خود اين روايات ساختگى هستند. پس آنچه مسلم است، ساختگى بودن برخى از روايات است.
وى اقسام احاديث ساختگى را به اين شرح ذكر مى نمايد:
1 . احاديثى كه توسط منسوبان به زهد و راستى ساخته شده است كه بيش از بقيه اقسام احاديث ساختگى، ضرر داشته است. آنها اين احاديث را قربة الى اللّه و (به گمان باطل خويش) براى آن كه دل هاى مردم را متوجّه خداوند متعال كنند ساختند؛ سخنان زيادى از آنها مورد پذيرش واقع شد؛ چون مردم به اين افراد اعتماد داشتند. احاديث آنها در باب موعظه، فضيلت ذكر، ورد، مستحبات، عبادات، مناقب و كمالات گروه ها و اقوام و نسبت دادن كارهاى خارق العاده به اولياست (به نحوى كه انسان آگاه، يقين مى كند كه اينها ساختگى هستند؛ اگرچه كرامت اوليا فى حد نفسه ممكن است).
مؤلف، در ادامه اين بخش، ديدگاه عده اى از متفكران اهل سنّت را در اين باب يادآور مى شود؛ از بيضاوى شارح كتاب منهاج الاُصول نقل مى كند كه حديث «اقتدوا بالذين من بعدى أبوبكر و عمر» ساختگى است و همچنين از طيبى نقل مى كند كه به

صفحه از 326