احياءالعلوم غزالى و اين نحو تآليف علمى را در تصفيه اخلاق و تهذيب باطن، تأثيرى بسزا نيست، اگر نگوييم اصلاً و رأسا نيست و يا از قبيل تاريخ الاخلاق است... . ۱
اهميّت اصلاح نفس
هر كس كتاب هاى اخلاقى حضرت امام رحمه الله را مرور كند، به اين حقيقت مى رسد كه ايشان به مثابه طبيبى غمخوار، نسبت به بيمارى اخلاقى انسان ها، دغدغه خاطر دارد و پى در پى، تلاش مى كند كه بيمار خود را در ابتدا متوجّه بيمارى خود سازد؛ آن گاه ميزان خطر و زيان آن بيمارى را گوشزد كند و سپس با ارائه راه علاج، اصرار ورزد كه او را گريزى از آن نيست؛ چه در غير اين صورت، هلاكت ابدى متوجّه او خواهد بود. بارى! اين صفتِ معلّمان الهى و مربّيان روحانى است كه براى اصلاح دنيا و آخرت خلق، چنين دغدغه اى دارند. خداى متعال درباره نخستين طبيب معنوى اسلام، يعنى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چنين فرمايد:
«لَقَدْ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ» . ۲
و حضرت امير عليه السلام درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
طبيب دوّار بطبّه قد أحكم مراهمه و أحمى مواسمه. ۳
طبيبى كه بر سرِ بيماران، گردان است و مرهم او، بيمارى را بهترين درمان و [آنجا كه دارو سودى ندهد]، داغ او سوزان.
جاى جاى «شرح حديث جنود عقل و جهل»، لبالب است از نصايح هشدار دهنده و خير خواهانه حضرت امام رحمه اللهبراى همگان. ايشان مى فرمايد:
هان اى عزيز! اگر انسان اين مطالبى را كه به موازين برهانيّه، پيش اهلش ثابت و به نور كشف و شهود، نزد اصحاب معرفتْ مشهود است و مطابق با اشارات،