چهار. فطرت، قابل تقويت يا تضعيف است و تقويت و تضعيف آن، بستگى تام به چگونگى انديشه و عمل انسان دارد.
گفتنى است كه امروزه تحقيقات روانْ شناختى، وجود كشش هايى را در روان آدمى كه برخاسته از قوّه اى خاص در روان يا همان فطرت است تأييد مى كند. ميل به زيبايى ها، عشق به كمال مطلق، كشش مذهبى، عدالت خواهى و... از سويه هاى فطرت برشمرده شده است. ۱
حضرت امام رحمه الله در لابه لاى مطالب كتاب خود، درباره فطرت، مطالب گرانسنگى ارائه نموده است. ايشان اعتقاد دارد كه انسان، داراى دو نوع فطرت است: فطرت اصلى كه عشق به كمال است، و فطرت فرعى كه تنفّر از نقص است و ساير فطريات آدمى، از اين دو فطرتْ نشئت يافته است:
... حق تبارك و تعالى با عنايت و رحمت خود، به يد قدرت خود كه طينت آدمِ اوّل را مخمّر فرمود، دو فطرت و جبلّت به آن مرحمت نمود: يكى اصلى و ديگر تَبَعى... و آن دو فطرت، اصل و پايه جميع فطرياتى است كه در انسانْ مخمّر است و ديگر فطريات، شاخه ها و اوراق آن است. يكى از آن دو فطرت كه سِمت اصليت دارد، فطرت عشق به كمال مطلق و خير و سعادت مطلقه است كه در كانون جميع سلسله بشر، از سعيد و شقى و عالم و جاهل و عالى و دانى، مخمّر و مطبوع است... و ديگرى از آن دو فطرت كه سمت فرعيت و تابعيت دارد، فطرت تنفّر از نقص و انزجار از شرّ و شقاوت است كه اين، مخمّر بالعرض است. ۲
امام رحمه الله، معتقد است كه عشق به كمال است كه انسان ها را به سوى اتّصاف به كمالات مى كشاند و آنچه باعث اختلاف انسان ها در اتّصاف به كمالات شده، اختلاف آنها در تشخيص كمال مطلق است. به گفته ايشان:
آن فيلسوف عظيم الشأن كه عشق به فنون فلسفه دارد و همه عمر خود را
1.تفسير نمونه، جمعى از نويسندگان، پيام قرآن، ج۱، ص ۱۲۲ ۱۲۳.
2.شرح حديث جنود عقل و جهل، ص ۷۶ ۷۷.