صرف در فنون كثيره و ابواب و شعب متفنّنه آن مى كند، با آن سلطان و پادشاه كه به سعه نطاق سلطنت خود مى كوشد و در راه آن، رنج ها مى برد و عشق به نفوذ قدرت و سلطنت خود دارد، و آن تاجر كه عشق به جمع ثروت و مال و منال دارد، در اصلِ عشق به كمال، فرق ندارند؛ لكن هر يك، تشخيص كمال را در آن منظور خود دارند. ۱
حضرت امام رحمه الله، معتقد است كه هدف از ارسال پيامبران صلى الله عليه و آله ، احيا و زنده نگاه داشتن فطرت است. در واقع، كار انبيا آن است كه از بيرون، فطرت درونى آدمى را تقويت كنند:
حق تبارك و تعالى به عنايت ازلى و رحمت واسعه، انبياى عظام عليهم السلام را براى تربيت بشر فرستاد و كتب آسمانى را فرو فرستاد تا آنها از خارج، كمك به فطرت داخليّه كنند و نفس را از اين غلاف غليظ، نجات دهند. ۲
ايشان بارها بر اين نكته تصريح كرده است كه تمام شرايع آسمانى، با فطرت آدمى دمساز است و سرّ اقبال و پذيرش اين برنامه از سوى جهانيان، همين هماهنگى با فطرت است:
احكام آسمانى و آيات باهرات الهى و دستورات انبياى عظام و اولياى كرام، بر طبق نقشه فطرت و طريقه جبلّت، بنا نهاده شده است. ۳
از اين رو، امام رحمه الله، ايمان به خداوند و تمام شعب آن را از شعب عشق به كمال مطلق و فطرى دانسته، مى فرمايد:
اصول و اركان ايمان كه عبارت از معرفت و توحيد و ولايت (كه ايمان به رُسُل است) و ايمان به يوم المعاد و ايمان به ملائكه و كتب الهيّه، از فطريات است. ۴
حضرت امام رحمه الله، همچنين ادّعاى خود را درباره هر يك از شقوق گفته شده، با استفاده از براهين عقلى و نقلى، مستدل ساخته است. ايشان معتقد است كه در اثر احتجاب به طبيعت و انجام دادن امور ناپسند، نه تنها فطرتْ متحوّل شده، در حجاب