طهارت آنها نقصى وارد نشود. ۱
حضرت امام رحمه الله، پس از ردّ اشكال علّامه مجلسى رحمه الله كه معتقد است پذيرش عالم عقلى و مجرّد، مستلزم نفى حدوث عالم است، چنين آورده:
بالجمله، ثبوت عقل مجرّد، بلكه عوالم عقليه، موافق احاديث اهل بيت عصمت و اشارات بعضِ آيات شريفه الهيه و ضرورت عقول اولوالالباب و نتيجه رياضات اصحاب معارف است و اين جوهر مجرّد، عقل عالم كبير است و در لسان بعضى، از آن به (آدم اوّل) تعبير شده و اين، غير از آدم ابوالبشر است؛ بلكه روحانيت آدم عليه السلام ، ظهور آن است. ۲
ايشان براى اثبات عقول مجرّد، به تمام ادلّه اى كه مى توان به آنها تمسّك جست، يعنى دليل عقلى، دليل نقلى و برهان شهودى استناد كرده است.
مقصود از ضرورت عقول اولوالالباب، همان برهان فلسفى عقلى است كه امام رحمه اللهدر تحليل آن، فرمود كه انكار آن، مستلزم انكار بسيارى از ضروريات است. احاديث اهل بيت و اشارات بعضى آيات، برهان نقلى را تشكيل مى دهد. قابل توجّه است كه ايشان در استناد به قرآن، به «اشارات برخى آيات» تعبير كرده است و اين امر، نشان دهنده نهايت حزم و احتياط ايشان در انتساب مطلبى به قرآن است. نتيجه رياضات اصحاب معارف، همان برهان شهودى است كه ايشان به آن استدلال كرده است.
چگونگى اتّصاف خداوند به صفات كمالى
يكى از مباحث مهم كه در كلام اسلامى و مسيحيتْ مورد توجّه است، كيفيت اتّصاف خداوند به اوصاف كمالى است. به عنوان مثال، وقتى مى گوييم خداوند رحيم است، رئوف است، مريد است و... چگونه خداوند به صفات رحمت، رأفت، اراده و... متّصف مى گردد؟
مشكل از آنجا ناشى شده كه نظير اين صفات، در انسان وجود دارد كه با مشابه هاى