با استاد محمدباقر بهبودى در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 435

زحمات من احيا شده است مجددا دستخوش فنا و نابودى و آتش سوزى گردد و زحمات من به كلى بى نتيجه بماند. لذا تصميم مى گيرد به تأليف كتابى جامع به نام بحار الأنوار دست بزند و در عوض فهرست بندى و اشاره به جاى حديث، عين حديث را در ذيل عناوين مناسب درج كند تا اگر همه كتاب ها از بين برود لااقل يك نسخه از مجموع كتاب برجا بماند، همه كتاب هاى شيعه زنده بماند و هر كسى مايل باشد بدون سرگردانى و تحمل زحمت و مراجعه به فهرست ها و نسخه ها بتواند از جمله احاديث كتاب بحار الأنوار كسب فيض كند.
از اين رو مى بينيم كه علامه مجلسى شخصا در مقدمه جلد 106 يعنى همان فهرست مآخذ اشاره مى كند كه: «من با نوشتن كتاب بحار الأنوار از تكميل اين فهرست صرف نظر كردم» و در آخر كتاب با نوشتن يك سطر، تصريح مى كند كه: «در سال 1070، از تكميل اين فهرست منصرف شده ام». شما اگر فهرست كتاب بحار الأنوار مرحوم مجلسى را با فهرست كتاب مآخذ او مقايسه كنيد و عناوين و فصول اين دو كتاب عظيم را با هم بسنجيد، همه را مشابه و متناسق مى بينيد، جز مختصر تفاوتى ناچيز كه در تقديم و تأخير كتاب ها و يا تقديم و تأخير فصول و عناوين به چشم مى خورد.
كيهان فرهنگى: استاد، ارزش علمى اين كتاب تا چه حد است و آيا اعتراضاتى كه بر آن وارد مى شود به جا و وارد است؟
استاد بهبودى: كتاب بحار الأنوار، چنان كه از نام آن پيدا است و بنده هم عرض كردم، به منظور جمع آورى مؤلفات شيعه و احياى تراث اهل بيت و محافظت آن از دستبرد حوادث و فتنه هاى تاريخ تأليف شده است و چون همه مسائل مذهبى را طى عناوين و فصول مناسب مطرح كرده است، درست شبيه دايرة المعارف است كه استفاده از آن و رسيدن به موضوع مورد حاجت مشكلى ايجاد نمى كند.
كم ترين نتيجه اين جمع و تأليف آن است كه انسان به هر بابى مراجعه كند، همه احاديث آن موضوع را يك جا و در كنار هم ملاحظه مى كند و مى تواند آنها را مورد

صفحه از 450