با استاد محمدباقر بهبودى در عرصه روايت و درايت حديث - صفحه 436

بررسى قرار بدهد، متون حديث را با هم مقايسه كند، اسناد احاديث را مورد تحقيق قرار بدهد، دريابد كه احاديث شيعه در اين باب متواتر هست يا نه، استفاضه دارد يا نه، حديث صحيح دارد يا نه، اختلاف متن و سند تا چه حد است و اگر اين جمع و تأليف نبود، كمتر كسى پيدا مى شد كه همتى مانند همت مجلسى داشته باشد و يا قدرت و احاطه اى مانند قدرت و احاطه مجلسى تا بتواند حتى در يك باب واحد و يك مسئله واحد، همه احاديث را از ميان صفحات كتاب هاى پراكنده جمع آورى كند و در كنار هم بگذارد و راه تحقيق را بر روى خود باز كند.
اگر كسى بخواهد در مذهب شيعه غور و بررسى كند، از كتاب بحار الأنوار بى نياز نخواهد بود. اگر بخواهد در يك رشته از مسائل دينى و مذهبى تحقيق كند، بايد به كتاب بحار الأنوار مراجعه كند كه همه پراكنده ها را يك جا و در كنار هم جمع كرده است.
مؤلف، شخصا در مقدمه كتاب، سيره و روش خود را توضيح مى دهد و ارزش كتاب خود را مشخص مى سازد، منتها كسانى كه دوستانه همه احاديث اين كتب را معتبر مى دانند و كسانى كه جاهلانه بر اين كتاب عظيم نقد و اعتراض دارند هيچ يك به مقدمه بحار الأنوار كه در حدود هشتاد صفحه وزيرى است مراجعه نكرده اند تا پاسخ خود را از زبان خود مؤلف بشنوند. متأسفانه اين مشكل بزرگى است كه دانشمندان ما به آن مبتلا هستند. كمتر به مقدمه كتاب ها نظر مى افكنند تا كارنامه مؤلف را از قلم خود به دست آورند. جمعى با مراجعه به برخى از صفحات كتاب به نقد و اعتراض مى نشينند و جمعى ديگر زبان به ثنا و تمجيد مى گشايند در حالى كه مؤلف از هر دو دسته دورى مى كند.
علامه مجلسى در مقدمه كتاب بحار الأنوار تصريح مى كند كه من مانند برخى بى خبران، سند احاديث را حذف نمى كنم، زيرا تشخيص صحت و سقم احاديث با سند حديث است. وى تصريح مى كند كه درمذهب شيعه تنها چهار كتاب حديث داريم كه نسبت آن به مؤلفين آنها متواتر است و در طى قرون و اعصار دست به دست

صفحه از 450