ادبيات حديثى اماميه پس از كتاب الكافى - صفحه 262

ادبيات حديثى سهم قابل توجهى داشته است. در ميان كتاب هاى شيخ صدوق بى ترديد مهم ترين كتاب، كتاب من لا يحضره الفقيه است.
در نگاهى كلى در ميان محدثان امامى در قرون نخست، اساسا بايد ميان دو گونه از محدثان تمايز قائل شد. گروه نخست كسانى بودند كه در سنت فقهى حديثى اماميه به نقل و گردآورى احاديث اهتمام مى ورزيدند و براى آنان فن حديث وسيله اى براى بهره ورى در فقه و عقايد شيعى و امامى بود. طبعا اين محدثان از منابع حديثى محدودترى بهره مى گرفتند و حتى سفرهاى علمى كمترى را براى خود لازم مى ديدند. به همين دليل ميزان آشنايى آنان با حديث سنى چندان نبود و يا اگر با حديث سنى آشنا بودند، اشتياقى براى نقل و تحديث احاديث سنى، ولو احاديث بى طرف نداشتند و حتى بعضا نقل اين احاديث را امر نيكويى نمى دانستند. بيشتر محدثان و رواتى كه در طرق مشهور حديثى اماميه از آنان نام برده مى شود و در سنت حديث اماميه، كتاب ها و دفاتر آنان مورد تداول روايى بوده است از اين قبيل هستند. اما گروه ديگرى از محدثان را نيز مى شناسيم كه گرچه شيعه و حتى در مورد تعدادى از آنها امامى مذهب بوده اند، ولى به حديث به عنوان يك دانش حرفه اى مى نگريسته و بنابراين از شيوه هاى معمول ميان محدثان حرفه اى اهل سنت بهره مى گرفتند. آنان با سفرهاى علمى متعدد و استفاده از منابع و مشايخ حديثى گوناگون، به روايت دفاتر و مجاميع حديثى مختلف اهتمام داشتند. بسيارى از اين محدثان شيعى به معناى عام كلمه و يا حتى زيدى بودند و با محافل شيعى كوفه مرتبط بودند. اين محدثان خود براى انتقال ميراث حديثى سنى در ميان شيعيان و گاه بالعكس سهم مهمى داشتند.
شيخ صدوق از ميان محدثان اماميه، در شمار محدثان برجسته اى است كه علم حديث براى آنان جنبه حرفه اى داشته و فراتر از يك منبع فقه و شريعت نيز مى توانسته مطرح باشد؛ وى با وجود اين كه كتاب من لا يحضره الفقيه را با هدف گردآورى احاديث و مستندات روايى فتاوى خود تأليف نمود، ولى تقريبا در مابقى كتاب هاى خود و به دلايل متفاوت به گردآورى احاديثى با مضامين تاريخى، اخلاقى و يا اعتقادى مبادرت كرد كه بسيارى از اين احاديث و روايات از لحاظ استناد فقهى و

صفحه از 270