يا درجه اطمينان روايى به پايه روايات فقهى كه مورد عمل فقهاى شيعه قرار
مى گرفت، نمى رسيد. درصد قابل توجهى از اين روايات و احاديث منبع سنى داشت و شيخ صدوق با انگيزه هاى مختلف از اين گونه احاديث در كتاب هاى خود بهره مى برد. يكى از انگيزه هاى مهم در نقل روايات با اصل سنى، مناظرات و مجادلات مذهبى شيعه بر ضد سنيان بود؛ بطورى كه براى اثبات عقايد شيعى درباره امامت و ولايت نياز به استناد به روايات مذهبى مورد قبول سنى در ميان شيعه به طور جدى احساس مى شد؛ بنابر اين محدثان شيعى به نقل اين دسته از احاديث اهتمام نشان مى دادند. از ديگر سو، انگيزه نقل احاديث اخلاقى كه بويژه در ميان محدثان سنى تمايل زيادى براى آن وجود داشت، محدثانى مانند شيخ صدوق را وا مى داشت تا به نقل اين احاديث اقدام كنند. شيخ صدوق گاهى براى استفاده از اين منابع، مستقيما از يك شيخ و محدث سنى حديث، روايت كرده است، بويژه كه مى دانيم در بغداد و در مرتبه اى پايين تر در ديگر شهرهايى كه شيعيان حضور داشتند، محدثان شيعى از محضر مشايخ سنى استفاده علمى مى بردند و روايت حديث از سنيان امرى معمول، دست كم در گونه اى از محدثان شيعى بود. گاهى هم شيخ صدوق با واسطه يك محدث شيعه و يا امامى از منابع حديث سنى استفاده كرده است. بويژه به دليل كثرت سفرهاى علمى شيخ صدوق در شهرهاى مختلف ايران، ماوراء النهر و عراق امكان بهره ورى از مشايخ سنى و كتابخانه ها و منابع مكتوب حديثى سنى براى او وجود داشته است.
در ميان سنت حديثى سنيان، به ويژه به دليل نقش محورى كوفه، احاديثى با مضامين شيعى و يا منقول از امامان شيعه، به خصوص امامان على، باقر و صادق عليهم السلام ، در ميان دست كم طيف هايى از محدثان سنى روايت مى شد كه ناقلان اين احاديث عموما به تمايلات شيعى از سوى سنيان متهم مى شدند. گاهى اين احاديث كه ريشه آنها دفاترى حديثى با اِسنادهاى نزديك به محافل حديثى متمايل به شيعه در كوفه بود، در مجاميع حديثى مهم اهل سنت نيز مجال ظهور مى يافتند. راويان و متخصصان اين گونه احاديث در سده هاى سوم و چهارم قمرى (نهم و دهم ميلادى) در شهرهاى مختلف ايران و عراق و از همه مهم تر در شهرهاى كوفه و بغداد، رابط مناسبى براى