ادبيات حديثى اماميه پس از كتاب الكافى - صفحه 267

اختيار داشته باشيم. اين مجموعه نقل ها بويژه در مواردى كه مؤلفان توضيحات
بيشترى درباره منابع خود در اختيار قرار مى دهند، مى توانند شناخت ما را از تحول ادبيات حديثى اماميه تا اندازه زيادى بالا ببرند. ۱ تقريبا تمامى تلاش ها پس از تأليف كتب اربعه حديثى و تا پيش از دوره دولت صفوى براى جمع آورى احاديث و روايات اماميه، محدود به تك نگارى هاى كوچك و بزرگ حديثى بود كه چنانكه پيشتر گفتيم حوزه روايات فقهى را معمولاً پوشش نمى داد. در حقيقت كتب اربعه در سنت فقهى و حديثى اماميه به منابع اساسى احاديث فقهى تبديل شده بودند و در كتب فقهى، تنها با چند استثنا كمتر پيش مى آمد كه به احاديثى خارج از كتاب هاى اربعه استناد شود؛ گرچه اين امر براى اين مؤلفان به خوبى روشن بود كه احاديث فقهى منحصر به روايات موجود در كتب اربعه نمى شود. اهداف اعلام شده و يا در نظر گرفته شده از سوى مؤلفان كتب اربعه هم بيش از اين نشان نمى دهد كه آنها درصدد گردآورى احاديث مورد نظر خود و متناسب با اهدافشان از تأليف كتاب ها بوده اند و بنابراين طبيعى است كه آنان دست به يك انتخاب زده بودند. البته كتاب هاى فقهى در كنار استناد به كتب حديثى اربعه، بر كتاب هاى فقهى اوليه كه توسط شيخ صدوق، شيخ مفيد و شيخ طوسى نوشته شده بود، يعنى كتاب هايى كه تنها به نقل فتاوى فقهى و بر اساس متون روايات و بدون ذكر اَسناد حديث اكتفا مى كردند ۲ نيز تكيه داشتند و مى دانيم كه برخى از فقيهان معاصر اماميه ۳ حتى بر اين باور هستند كه اين متون در سنت فقها همانند متون حديثى قلمداد مى شدند و از اين رو اين متون را «اصول متلقاة» مى خوانند. بهرحال استثناى مهم براى بهره گيرى از كتاب هاى حديثى خارج از چارچوب كتب اربعه، كتاب مهم فقهى السرائر ۴ ابن ادريس حلى است. ابن ادريس در باب آخر كتاب فقهى السرائر بخشى را با عنوان مستطرفات به برگزيده هايى از

1.در سال هاى اخير كوشش هايى براى شناسايى و بازسازى اين منابع صورت پذيرفته است.

2.مانند كتاب هاى المقنع و الهداية از شيخ صدوق و نيز كتاب المقنعة از شيخ مفيد و كتاب النهاية از شيخ طوسى.

3.آية اللّه حسين بروجردى.

4.در بخش المستطرفات كتاب السرائر كه افزون بر اين كه با اصل كتاب به چاپ رسيده، مستقلاً هم به عنوان يك متن حديثى منتشر شده است.

صفحه از 270