اُصول آل الرسول (قواعد اصول فقه در احاديث كتاب «فروع الكافى») - صفحه 295

چند يادآورى

يك. مرحوم مير سيدمحمّد هاشم خوانسارى گفته است كه عدد اين احاديث حدود پنج هزار است، اما همان طور كه پيش تر گفتيم، عدد احاديثى كه مرحوم سيّد عبداللّه شبّر و مرحوم شيخ حرّ عاملى در اين باره گردآورى كرده اند، تقريبا يك چهارم آن است.
ظاهرا اين تفاوت، نه به خاطر آن است كه مصادرى كه در اختيار مرحوم خوانسارى بوده چند برابر مصادر آنان بوده است، بلكه دقّت و مهارت فوق العاده مرحوم خوانسارى موجب شده كه از مدلولات التزامى هم بهره برده و به مواردى كه مورد غفلت آن بزرگواران قرار گرفته، توجّه داشته باشد.
دو. گويا مرحوم خوانسارى رحمه الله در صدد پاسخ به اخبارى ها كه مى گويند مباحث اصول فقه از علماى سنّى گرفته شده بوده و خواسته اثبات كند كه قواعد اصول فقه نيز ريشه در كتاب و سنّت دارد و اخبارى ها هم بايد به آن عمل نمايند.
سه. در اين كتاب، قواعد اصول فقه مقصود بوده، نه قواعد فقه و يا اعم از هر دو. اگر گاه گاهى به مطلبى فقهى يا غيره اشاره شده، استطرادى است.
چهار. مرحوم خوانسارى در هر حديث، كلمه يا جمله اى كه از آن، قاعده اصولى استفاده مى شده، مشخص كرده است كه ما در اين مقاله به خاطر اختصار از ذكر آن صرف نظر كرديم.
پنج. آن بزرگوار در كتاب اصول آل الرسول وجه دلالت هر حديث بر قاعده اصولى مورد نظرش را بيان كرده است ؛ نه اين كه فقط به اشاره همان طور كه در اين مقاله مى بينيد بسنده كرده باشد.
عبارت خود ايشان در صفحه پنج رساله مبانى الاُصول كه يكسال پيش از وفات خود آن را نگاشته اين است:
ولمّا كان طريقة هذا العبد من عنفوان شبابه الى هذا الزمان الذى وهن العظم واشرف وعاء العمر على انصبابه توجيه الخاطر الى تحصيل الاصول الاصيلة

صفحه از 296