بررسى اعتبار كتب اربعه از ديدگاه آيت اللّه‏ نمازى شاهرودى - صفحه 58

ب. آراء دانشمندان و صاحبنظران در مورد كافى شريف

1. فيض كاشانى در كتاب وافى مى گويد: تمام آنچه كتب اربعه به خصوص اشرف، اتم اجمع و مطمئن ترين آنها يعنى كافى دارند، وافى داراست. مرحوم كلينى در هر حديثى تمام سلسله سند بين خود و معصوم را ـ به جز موارد نادرى كه از خود اصل نقل مى كند ـ مى آورد.
2. شهيد اول و محقق كركى معتقدند كه در ميان اصحاب، كسى مانند مؤلف كافى عمل نكرده است. تا جايى كه شهيد در كتاب ذكرى به دنبال آوردن روايت مرسلى در استخاره مى گويد: مرسل بودنش عيبى ندارد، زيرا كلينى در كافى و شيخ در تهذيب آورده اند.
3. ابن اثير، امام رضا عليه السلام و مرحوم كلينى را به ترتيب، احياءگر مذهب شيعه در قرن دوم و سوم هجرى خوانده است. ۱
4. علّامه مجلسى كه اصولاً گفتار كلينى را در غايت متانت و مشتمل بر فوايد فراوان مى داند از او روايت نقل مى كند.
5 و 6. علّامه حلى در مختصر و نجاشى در رجال، مرحوم كلينى را شيخ اصحاب و مطمئن ترين مردم در نقل حديث دانسته اند كه كافى را در مدت بيست سال تدوين نموده است.
7 و 8. شيخ مفيد و محدث نورى كتاب كافى را بزرگ ترين و سودمندترين كتب شيعه مى خوانند و مرحوم نورى، دلايل سودمندى و جامعيت كافى را نيز مى آورد.
9. مرحوم سيد ابن طاووس در كشف المحجة از كافى روايت مى آورد و مى گويد: كلينى در زمان امام حسن عسكرى عليه السلام متولد شد و در زمان وكلاى امام عصر زيست و قبل از رحلت على بن محمد سمرى (آخرين نائب خاص امام عصر عليه السلام )، وفات كرده است. اين كه مرويات كلينى در زمان نواب خاص امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه بوده، قرينه روشنى بر صحت كتاب هايش مى باشد. زيرا او مى توانسته از اوضاع و احوال كتب و مآخذ ـ در صورت ترديد ـ از نواب خاص سؤال كند. به ويژه كه از خود نواب خاص و ديگران كه در همان سرزمين بوده اند، نقل روايت كرده اند. ۲
10. محدث قمى در هدية الاحباب، مرحوم كلينى را مطمئن ترين محدث، پناه علماء و فتوا دهنده طوايف اسلام، مروج مذهب در غيبت امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه و مرجع و روشنى چشم شيعه ۳ مى داند.
11. آية اللّه خويى در رجالش ۴ از قول مرحوم آية اللّه نائينى، مناقشه در اسناد روايات كافى را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده است.
12. آية اللّه سيد محسن حكيم در مستمسك عروة الوثقى ۵ ، كافى را يكى از كتب اربعه مى داند كه محور عمل شيعه مى باشد.
بيان نكته اى ديگر نيز بجاست، و آن اين كه: عجيب است كه وقتى يكى از مشايخ، سخنى از ابو حنيفه و غير او يا از كتابى معين نقل مى كند، بلافاصله علم به صدق گفتار او حاصل است. اما وقتى از معصوم عليه السلام كلامى نقل مى شود، در معرض شك و ظنّ قرار مى گيرد.
در حالى كه وقتى از امام حسن عسكرى عليه السلام در مورد كتب بنى فضال و جواز روايت از آنها سؤال مى شود، مى فرمايند: «آنچه از ما روايت كرده اند بگيريد، و آنچه مربوط به آراء نظرات و استنباط هاى خود آنهاست، رها كنيد» (خذوا بما رووا وذروا ما راوا).

1.اين سخن ابن اثير را، سيد بحرالعلوم در رجال خويش نيز آورده است.

2.بحار الأنوار، چاپ كمپانى، ج ۱۷، ص ۵۷.

3.مرحوم نمازى از پسر محدث قمى نقل كرده كه پدر پس از ابتلا به بيمارى چشم، با كشيدن كتاب كافى بر چشمش، از بيمارى رهايى يافت.

4.معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۹۹.

5.مستمسك عروة الوثقى، فهرست رموز كتاب.

صفحه از 70