19
صافي در شرح کافي ج1

7/2. شهامت و جوانمردى

ملّا خليل عالمى جوانمرد و با شهامت بود. به محض اينكه متوجّه مى شد در نظرى اشتباه كرده به اشتباه خود اعتراف و از طرف مقابل خود عذر خواهى مى كرد. همچنين در بذل مال براى كمك به ضعيفان كوتاهى نمى كرد. در اين مورد چند داستان از ملّا خليل نقل شده است.
1. ملّا خليل را در مسئله اى با جناب ملّا محسن فيض كاشانى مدت ها بحث و مناظره و مكاتبه داشت و آخر الامر متقاعد نشد. بعدها متوجه شد كه خود اشتباه نموده و حق با فيض است، پاى پياده از قزوين به كاشان رفت، نرسيده به ديوار خانه فيض فرياد زد: «يا محسن قد أتاك المسيء». فيض، تا صداى او را شنيد از داخل منزل، يار قديمى خود را شناخت و دويد و او را در آغوش كشيد. ملّا خليل پس از مذاكراتى به قزوين مراجعت نمود و اصرار دوست، در ماندن او مؤثّر واقع نشد. ۱
2. ملّا خليل قزوينى، وقتى متوجه شد كه نظر وى درباره «ترجيح بلامرجح» و فاسد بودن شكل اول در منطق، از سوى آقاحسين خوانسارى نقد شده، از قزوين به اصفهان رفت، تا با وى به گفت وگو پردازد. از باب اتفاق، با يكى از شاگردان خوانسارى ـ ملّا ميرزا شروانى (م 1099ق) ـ برخورد كرد و انگيزه خود را از سفر بيان كرد. شاگرد، براى وى نادرستى ديدگاهش را بيان نمود و ديدگاه استاد خود محقق خوانسارى را باز گفت.
ملّا خليل در همين ديدار، پى به اشتباه خود برد و به سوى قزوين بازگشت. ۲
3. نقل مى كنند كه: مامورانى از طرف حكّام جور، براى اخذِ جو، به سوى كشاورزان بى بضاعت رفته و با ملّا خليل مواجه مى گردند، ملّا خليل، حواله آن جو را از مأمور گرفتى و خود را به اسم آن كشاورز جا زدى و خواسته ستمگران را پرداخت نمود. چون آن جو را جلوى اسبان ريختند، اسبانِ آنها، دسترنج آخوند را نخوردند و همگان متحيّر ماندند. ۳

1.روضات الجنّات، ج ۳، ص ۲۷۱.

2.قصص العلماء، تنكابنى، ص ۲۶۴.

3.روضات الجنّات، ج ۳، ص ۲۷۱.


صافي در شرح کافي ج1
18

5/2. تحريم نماز جمعه

ملّا خليل با آنكه اخبارى تند بود، ولى با اقامه نماز جمعه مخالفت مى كرد و عقيده داشت كه در عصر غيبت، نخواندنِ آن اولى است. او رساله اى مفصّل در تحريم نماز جمعه نگاشت كه مورد نقد و ردّ معاصرين خود قرار گرفت. ۱ برادر وى محمّد باقر بن غازى و همچنين پسرش ملّا سلمان بن خليل قزوينى نيز قائل به تحريم نماز جمعه در زمان غيبت بوده و رساله هايى در اين زمينه نگاشته اند.
سماهيجى در رساله خود القامعة البدعة في ترك صلاة الجمعة (فصل سوّم) به ردّ نظر ملّا خليل و فاضل هندى درباره نماز جمعه پرداخته است. ۲

6/2. آراء و نظرات

در برخى از نوشته هاى عالمان قديم و جديد، نظريّات و عقايد شاذّ و بى بنيانى به ملّا خليل نسبت داده شده است كه برخى از اين نظريّه ها به نام وى مشهور شده است.
افندى در شرح حال ملّا خليل، از جمله نظرات غريب ملّا خليل را، نظريه او درباره كتاب كافى نقل كرده است. وى معتقد بود كه: تمامى كتاب كافى را امام دوزادهم عليه السلام مشاهده و تأييد نموده و هر چه در آن به لفظ «رُويَ» آمده، بدون واسطه از آن حضرت گرفته شده است. بنابراين، عمل به تمامى اخبار كتاب كافى واجب است. و همچنين هيچ حديثى در آن، از روى تقيّه صادر نشده است.
همچنين گفته شده است كه: او بخش روضه را جزء كافى نمى دانست و معتقد بوده كه آن را ابن ادريس تأليف نموده است. افندى مى گويد: برخى از عالمان ديگر نيز در اين نظر او را تأييد كرده اند و برخى نيز اين نظريّه را به شهيد ثانى نسبت داده اند، ولى ثابت نشده است. ۳
البته ملّا خليل در ادامه شرح كافى، روضه را نيز شرح كرده و در مقدّمه هيچ اشاره اى به اينكه روضه از كلينى نيست، نكرده است، فلذا انتساب اين قول به ملّا خليل، چندان قطعى نيست و كسانى كه نقل كرده اند نيز استناد خود را بيان ننموده اند.
از ديگر آراء متفرد ملّا خليل و آنچه به او نسبت داده شده است مى توان به امكان تخلف معلول از علت تامه، امكان ترجيح بلا مرجح، ثبوت معدومات، ردّ تجرد نفس ناطقه و مراتب چهارگانه آن، ردّ قديم زمانى بودن عالم، عدم انتاج شكل اوّل قياس، انكار كرويت زمين و وجوب عمل به علم (نه گمان) در مسائل فرعى فقهى در زمان غيبت و... اشاره كرد. وى به تمام موارد فوق در جاى جاى صافى و شافى تصريح نموده است.

1.ر.ك: دين و سياست در دوره صفوى، رسول جعفريان، ص ۱۲۶ ـ ۱۳۱: «رساله هاى نماز جمعه و اخباريها» و«سابقه تاريخى اقامه جمعه در ميان شيعيان».

2.همان، ص ۱۵۶.

3.رياض العلماء، ج ۲، ص ۲۶۵.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 66418
صفحه از 500
پرینت  ارسال به