۰.اصل: «يَا هِشَامُ ، إِنَّ الْعَاقِلَ لَا يُحَدِّثُ مَنْ يَخَافُ تَكْذِيبَهُ ، وَلَا يَسْأَلُ مَنْ يَخَافُ مَنْعَهُ ، وَلَا يَعِدُ مَا لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ ، وَلَا يَرْجُو مَا يُعَنَّفُ بِرَجَائِهِ ، وَلَا يُقْدِمُ عَلى مَا يَخَافُ فَوْتَهُ بِالْعَجْزِ عَنْهُ» .
شرح: اى هشام! به درستى كه خردمند، حكايت نمى كند در غير مقامِ اتمام حجّت با كسى كه مى ترسد كه آن كس او را دروغگو شمرد. و نمى طلبد چيزى از كسى كه مى ترسد ندادن آن كس را. و وعده به كسى نمى كند چيزى را كه توانايى بر آن نخواهد داشت. و اميد نمى دارد چيزى را كه سرزنش كرده مى شود به اميدِ آن، مثل خيال هاى خامِ مردمان و آرزوهاى دور و دراز ايشان. و رو نمى آورد بر چيزى كه مى ترسد نشدن آن را، به سبب عاجز شدن او از آن.
[حديث] سيزدهم
۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، رَفَعَهُ ، قَالَ : ]قَالَ أَمِيرُ المُؤْمِنِينَ عليه السلام :«العَقْلُ غِطَاءٌ سَتِيرٌ ، وَالْفَضْلُ جَمَالٌ ظَاهِرٌ ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلْقِكَ بِفَضْلِكَ ، وَقَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ ، تَسْلَمْ لَكَ الْمَوَدَّةُ ، وَتَظْهَرْ لَكَ الْمَحَبَّةُ».
شرح: گفت امير المؤمنين عليه السلام : خردمندى پرده اى است پنهان. و بخششِ مال، خوبى اى است نمايان. پس اگر بى اندامى از تو سرزند، ۱ بپوشان آن را به بخشش خود. و جنگ كن با خواهش نفست به خردمندى ات كه مبادا ديگر بى اندامى ۲ از تو سرزند تا بى غش مانَد براى تو، دوستى باطنىِ مردمانْ تو را و نمايان شود براى تو، دوستى ظاهرى مردمانْ تو را.
مخفى نماند كه در اواخر نهج البلاغه، منقول از امير المؤمنين عليه السلام چنين است: «الحِلْمُ غِطاءٌ ساتِر، والعقلُ حُسامٌ قاطِع، فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِك بِحِلْمِك، وقاتِل هواك بِعَقْلِك». ۳