265
صافي در شرح کافي ج1

شرح: يُفلِحُ (به فاء و حاء بى نقطه) به صيغه مضارع معلوم غايب باب اِفعال است.
يَنجُب (به نون و جيم و باء يك نقطه) به صيغه مضارع معلوم غايب باب «حَسُنَ» است.
يَظفَر (به ظاء بانقطه و فاء و راء بى نقطه) به صيغه مضارع معلوم غايب باب «عَلِمَ» است.
يَحلُم (به حاء بى نقطه) به صيغه مضارع معلوم غايب باب «حَسُنَ» است.
جُنَّة، به ضمّ جيم و تشديد نون است.
نُجْح (به ضمّ نون و سكون جيم و حاء بى نقطه) مصدر باب «نَصَرَ» است.
مَجْلَبة (به فتح ميم و سكون جيم و فتح لام و باء يك نقطه و تاء تأنيث) به صيغه اسم مكانِ باب «نَصَرَ» و «ضَرَبَ» براى كثرت است.
يعنى: روايت است از مفضّل بن عمر از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: اى مفضّل! نجات از عذاب آخرت نمى يابد كسى كه خردمندى نمى كند. و خردمندى نمى كند كسى كه پيروى ظن مى كند و طلب علم دين از علما كه دوازده امام باشند، نمى كند. يا مراد اين است كه: گوش به محكمات قرآن كه در آنها نهى از پيروى ظن هست، نمى كند تا علم حاصل كند به مضمون آنها.
چون در زمان حضرت رسول صلى الله عليه و آله پيش از شوكت اهل اسلام، كافران و منافقان، مسلمانان را اراذل و ذليلان مى ناميدند. مى گفتند كه: مسلمانان، زادگى ۱ ندارند و خوارند و خود را نجيب و عزيز مى شمردند، چنانچه اللّه تعالى در قرآن خبر داده. مخالفان شيعه دوازده امام نيز بعد از رسول اللّه صلى الله عليه و آله پيروى كافران و منافقان كرده، شيعه را اراذل و ذليلان مى نامند و خود را نجيب و عزيز مى شمرند و شيعه، حلم ورزيده، مى گذرانند تا زمان ظهور صاحب الزمان عليه السلام .
پس امام عليه السلام اشارت به آن كرده، خبر داد از ظهور صاحب الزمان؛ به اين روش كه گفت كه: و خواهد آمد بعد از اين به زمانى بسيار، زمانى كه زادگى و نجابت به هم رساند به اقرار مخالفان، هر كه مى فهمد به محكمات قرآن، امامان حق را، و ظفر بر دشمنان يابد كسى كه مى گذراند پوچ گويى و آزار دشمنان را. بعد از آن، اشارت كرد امام عليه السلام به جواب اين پوچ هاى مخالفان و گفت كه: و دانستن محكمات قرآن كه در آنها نهى از پيروى ظن و جواب پوچ هاى كافران و منافقان هست، سپرى است كه به آن، دفع شُبهت هاى مخالفان و ضرر شيطان مى شود. و راستگويىِ كسى در احكام الهى، چنانچه مردمان ايمن شوند از خطاى او، عزّت است، نه بزرگى دنيا.
اين، اشارت است به جوابى كه اللّه تعالى منافقان را داده؛ چه گفته در سوره منافقين كه: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَـكِنَّ الْمُنَـفِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ» ؛ ۲ زيرا كه لام در «للّه » براى مِلكيّت است و مراد به مؤمنين، ائمّه است، موافق آنچه مى آيد در «كِتَابُ الْحُجَّة» در حديث دهمِ «[بَابُ] مَوْلِدِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيّ عليهماالسلام» و مراد، اين است كه: عزّتِ سرورى، مملوك اللّه تعالى است و بس، و ثابت است براى رسولش و براى ايمن كنندگان، به دادن اللّه تعالى، نظير: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِى الْمُلْكَ مَن تَشَآءُ»۳ و ليك منافقان كارشان اين است كه گوش به حجّت نمى كنند تا دانند.
و ناخردمندى، خوارى است، نه بى اعتبارى دنيا. ۴ و فهميدن امام دانا ۵ بزرگى است، نه تن در دادن به ننگ چاكرى امام نادان، براى بزرگى دنياى فانى.
بعد از آن، امام عليه السلام اشارت كرد به اين كه مخالفان، گوش به محكمات قرآن اگر نكنند، تقيّه بايد كرد؛ به اين روش كه گفت كه: و بخشش مال، به مطلب رسيدن است؛ چه به آن، دفع ضرر دشمنان مى توان كرد و خوش خويى جاى كِشش بسيار است دوستى باطنى را.

1.اصالت و نجابت.

2.منافقون (۶۳): ۸ .

3.آل عمران (۳): ۲۶.

4.يعنى نداشتن مال و منال و اعتبار در دنيا.

5.«فهميدن امام دانا»، اضافه مصدر به مفعول است، نه فاعل.


صافي در شرح کافي ج1
264

[حديث] بيست و هشتم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ بَعْضِ مَنْ رَفَعَهُ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ :]«قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ كَثِيرَ الصَّلَاةِ ، كَثِيرَ الصِّيَامِ ، فَلَا تُبَاهُوا بِهِ حَتّى تَنْظُرُوا كَيْفَ عَقْلُهُ» .

شرح: گفت رسول اللّه صلى الله عليه و آله كه: چون ديديد مرد را بسيار نماز، بسيار روزه، پس منازيد به آن تا وارسيد كه چگونه است خردمندى و پيروى حق او.

[حديث] بيست و نهم

۰.اصل: [بَعْضُ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ ] عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ :«يَا مُفَضَّلُ ، لَا يُفْلِحُ مَنْ لَا يَعْقِلُ ، وَلَا يَعْقِلُ مَنْ لَا يَعْلَمُ ، وَسَوْفَ يَنْجُبُ مَنْ يَفْهَمُ ، وَيَظْفَرُ مَنْ يَحْلُمُ ، وَالْعِلْمُ جُنَّةٌ ، وَالصِّدْقُ عِزٌّ ، وَالجَهْلُ ذُلٌّ ، وَالْفَهْمُ مَجْدٌ ، وَالْجُودُ بالمالِ نُجْحٌ ، وَحُسْنُ الْخُلُقِ مَجْلَبَةٌ لِلْمَوَدَّةِ».

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 75458
صفحه از 500
پرینت  ارسال به