269
صافي در شرح کافي ج1

۰.اصل: «وَمَنْ لَمْ يَعْلَمْ ، لَمْ يَفْهَمْ ؛ وَمَنْ لَمْ يَفْهَمْ ، لَمْ يَسْلَمْ ؛ وَمَنْ لَمْ يَسْلَمْ ، لَمْ يُكْرَمْ ؛ وَمَنْ لَمْ يُكْرَمْ ، تَهْضَّمَ ؛ وَمَنْ تَهْضَّمَ ، كَانَ أَلْوَمَ ؛ وَمَنْ كَانَ كَذلِكَ ، كَانَ أَحْرى أَنْ يَنْدَمَ» .

شرح: لَم يَسْلَمْ (به سين بى نقطه) به صيغه مضارع معلوم غايب باب «عَلِمَ» است.
لَم يُكْرَمْ، به صيغه مضارع غايب معلوم باب «حَسُنَ» يا مجهول باب اِفعال است.
تَهَضَّمَ (به ضاد بانقطه) به صيغه ماضى معلوم غايب باب تفعُّل است.
ألْوَم (به فتح همزه و سكون لام و فتح واو) أفعل التفضيل براى مفعول ۱ است.
أحْرى (به حاء بى نقطه و راء بى نقطه و الف منقلبه از ياء) به صيغه أفعل التفضيل باب «عَلِمَ» است.
أنْ به تقدير «بِأنْ» است. يَنْدَم (به نون و دال بى نقطه) به صيغه مضارع معلوم غايب باب «عَلِمَ» است.
يعنى: و هر كه گوش نكند محكمات قرآن را تا داند آنها را، نمى فهمد به يقين كه امام حق كيست؛ چه پندارد كه كسى كه پيروى ظن كند، امام مى تواند بود. و هر كه آن را نفهمد، سلامت نمى ماند از شبهتى چند كه مخالفان شيعه اماميّه مى كنند. و هر كه از اين، سلامت نماند، عزيز نيست نزد اللّه تعالى، و هر كه عزيز نيست نزد او، بى توفيق مى شود. و هر كه بى توفيق باشد، مى شود سرزنش كرده شده نزد مردمان در روز قيامت. و هر كه باشد چنان، مى شود سزاوارتر مردمان به اين كه پشيمان شود از كرده خود.

[حديث] سى ام

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى رَفَعَهُ ، قَالَ :] قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام :«مَنِ اسْتَحْكَمَتْ لِي فِيهِ خَصْلَةٌ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ ، احْتَمَلْتُهُ عَلَيْهَا ، وَاغْتَفَرْتُ فَقْدَ مَا سِوَاهَا ، وَلَا أَغْتَفِرُ فَقْدَ عَقْلٍ وَلَا دِينٍ ؛ لِأَنَّ مُفَارَقَةَ الدِّينِ مُفَارَقَةُ الْأَمْنِ ، فَلَا يَتَهَنَّأُ بِحَيَاةٍ مَعَ مَخَافَةٍ ، وَفَقْدُ الْعَقْلِ فَقْدُ الْحَيَاةِ ، وَلَا يُقَاسُ إِلَا بِالْأَمْوَاتِ» .

1.يعنى «ألوم» افعل تفضيل به معنى مفعولى است.


صافي در شرح کافي ج1
268

۰.اصل: «وَاللّه ُ وَلِيُّ مَنْ عَرَفَهُ ، وَعَدُوُّ مَنْ تَكَلَّفَهُ».

شرح: و خداى تعالى دوست كسى است كه خدا را به ربوبيّت مى شناسد و پيروى ظن نمى كند. و دشمن كسى است كه بر خود بسته خداشناسى را و او را ربّ العالمين نشمرده، پيروى ظن مى كند؛ چه قبول كردن حكم غير اللّه تعالى در مسألتى كه بى مكابره اختلاف در آن و در دليل آن مى رود، قبول كردن شريك است براى اللّه تعالى.

۰.اصل: «وَالْعَاقِلُ غَفُورٌ ، وَالْجَاهِلُ خَتُورٌ ؛ وَإِنْ شِئْتَ أَنْ تُكْرَمَ ، فَلِنْ ؛ وَإِنْ شِئْتَ أَنْ تُهَانَ ، فَاخْشُنْ ؛ وَمَنْ كَرُمَ أَصْلُهُ ، لَانَ قَلْبُهُ ؛ وَمَنْ خَشُنَ عُنْصُرُهُ ، غَلُظَ كَبِدُهُ ؛ وَمَنْ فَرَّطَ ، تَوَرَّطَ ؛ وَمَنْ خَافَ الْعَاقِبَةَ ، تَثَبَّتَ عَنِ التَّوَغُّلِ فِيمَا لَا يَعْلَمُ ؛ وَمَنْ هَجَمَ عَلى أَمْرٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ ، جَدَعَ أَنْفَ نَفْسِهِ».

شرح: و خردمند، بخشاينده بى ادبى هاست. و ناخردمند، فريب دهنده است. اظهار بخشايش مى كند و در دل مى گيرد. و اگر خواهى گرامى داشتنِ مردمان تو را، پس نرمى كن با مردمان. و اگر خواهى خوار داشتنِ مردمان تو را، پس درشتى كن با مردمان. و هر كه خوب است خاك او كه از آن آفريده شده، نرم است دل او. و هر كه نخاله است خاك او، صاحب جگر است و جرأت بر مردمان مى كند. و هر كه شتاب مى كند در گفتن و كردن، در مى افتد در بلايى كه دور مى افتد در آن از نجات. و هر كه عاقبت انديشى مى كند، خوددارى مى كند از دخول ناهنجار در آنچه نمى داند. و هر كه زود درآمد در كارى بى دانش، بُريد بينى خود را و خود را عيبناك كرد.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 73631
صفحه از 500
پرینت  ارسال به