[حديث] نهم
۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ، عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«لَوَدِدْتُ أَنَّ أَصْحَابِي ضُرِبَتْ رُؤُوسُهُمْ بِالسِّيَاطِ حَتّى يَتَفَقَّهُوا».
شرح: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: هر آيينه دوست داشتم اين را كه شيعه من زده شود سرهاى ايشان به تازيانه ها تا طلب علم دين كنند. مراد، شكايت است از شيعه.
[حديث] دهم
۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ]عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، رَجُلٌ عَرَفَ هذَا الْأَمْرَ لَزِمَ بَيْتَهُ وَلَمْ يَتَعَرَّفْ إِلى أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ؟ قَالَ: فَقَالَ:«كَيْفَ يَتَفَقَّهُ هذَا فِي دِينِهِ؟!».
شرح: روايت است از آن كه روايت كرد حديث را از امام جعفر صادق عليه السلام ، راوى گفت كه: گفت او را مردى كه: قربانت شوم! مردى كه شناخته امامت شما را، در خانه خود نشسته و دَرِ آشنايىِ برادران مؤمن را بر خود بسته. راوى گفت كه: پس امام عليه السلام گفت كه: چگونه طلب علم مى كند اين مرد در آنچه فرموده اللّه تعالى او را؟
مراد، اين است كه بد كرده؛ چه اين، مخالف آيت سوره توبه است، چنانچه گذشت در شرح حديث هفتمِ اين باب. پس مى بايد كه بيرون آيد و آشنايى كند تا طلب علم دين كند.