[حديث] ششم
۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ: ]«كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام يَقُولُ: إِنَّهُ يُسَخِّي نَفْسِي فِي سُرْعَةِ الْمَوْتِ وَالْقَتْلِ فِينَا قَوْلُ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ : «أَ وَلَمْ يَرَوْا أَنّا نَأْتِى الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها»۱ وَهُوَ ذَهَابُ الْعُلَمَاءِ».
شرح: الأطْراف (جمع طَرِيف): نفيس ها.
يعنى: بود امام زين العابدين عليه السلام كه مى گفت: به درستى كه بى مضايقه مى كند مرا در شتابيدنِ مردن و كشته شدن در ما علما، قولِ اللّه تعالى در سوره رعد كه: «آيا از دليل هاى بى اعتبارى زندگى دنيا نزد ما ـ كه وسيله علم به وجوب تكليف و بعث رسول و تعيين وصى و ثواب و عقاب آخرت است و الّا بازيچه خواهد بود ـ اين را هم نديده و ندانسته اند كه ما مى آييم و خراب مى كنيم زمين را، به اين روش كه نقصان در زمين مى كنيم از بردن خوبان زمين.
امام عليه السلام گفت كه: مراد از اين خراب شدن و نقصان به هم رسيدن در زمين، مرگ دانايان به مسائل دين است. مراد امام، اين است كه: هر گاه اللّه تعالى آمدن به زمين را به خود نسبت داده باشد در وقت ميرانيدن دانايان، مانند كسى كه به استقبال كسى آيد از كمال دوستى، و آن را باعث خرابى و نقصان زمين و بى اعتبارى دنيا گفته باشد براى تعظيم دانايان. پس دانا مضايقه در مرگ و كشته شدن خود نمى بايد داشته باشد.