329
صافي در شرح کافي ج1

[حديث] ششم

۰.اصل: وَفِي رِوَايَةٍ أُخْرى:«لِكُلِّ مُسْلِمٍ».

شرح: و در روايت ديگرى به جاى «مردى را»، «هر مسلمانى را» واقع شده.

[حديث] هفتم

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ عَبْدِ اللّه ِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ: ]«قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إِنَّ اللّه َ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ يَقُولُ: تَذَاكُرُ الْعِلْمِ بَيْنَ عِبَادِي مِمَّا تَحْيَا عَلَيْهِ الْقُلُوبُ الْمَيْتَةُ إِذَا هُمُ انْتَهَوْا فِيهِ إِلى أَمْرِي».

شرح: مراد به عِلْم، آيات بيّناتِ محكماتِ ناهيه از پيروى ظن و از اختلاف از روى ظن است، به اعتبار اين كه صريح است و مفيد علم است براى رعيّت نيز.
و مراد به أَمْرِي، آيت سوره نحل و انبيا است كه: «فَسْئلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»۱ و بيان مى شود در شرح حديث دهمِ باب هفدهم كه «بَابُ النَّوَادِر» است. و حاصل، اين است كه: تَذاكُر عِلم، اگر منتهى نشود سوى تسليم اين امر كه دلالت بر وجوب معرفت امامِ هر زمان مى كند، باعث تأويل و تخصيص نامعقول كرانه و كورانه در آن آيات ناهيه مى شود و همان شد كه بود، موافق آيت سوره فرقان: «وَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِئايَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّواْ عَلَيْهَا صُمًّا وَ عُمْيَانًا»۲ .
يعنى: گفت رسول اللّه صلى الله عليه و آله كه: به درستى كه اللّه ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ مى گويد كه: به ياد يكديگر آوردنِ علم در ميان بندگان من، از جمله چيزى است كه بنا بر آن، زنده مى شود دل هاى مرده، اگر رسند در آن به ياد آوردن، سوى فرمان من.

[حديث] هشتم

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ ]عَنْ أَبِي الْجَارُودِ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عليه السلام يَقُولُ:«رَحِمَ اللّه ُ عَبْداً أَحْيَا الْعِلْمَ». قَالَ: قُلْتُ: وَمَا إِحْيَاؤُهُ؟ قَالَ: «أَنْ يُذَاكِرَ بِهِ أَهْلَ الدِّينِ وَأَهْلَ الْوَرَعِ».

1.نحل (۱۶): ۴۳؛ انبيا (۲۱): ۷ .

2.فرقان (۲۵): ۷۳ .


صافي در شرح کافي ج1
328

[حديث] چهارم

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«لَا يَسَعُ النَّاسَ حَتّى يَسْأَلُوا، وَيَتَفَقَّهُوا وَيَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ ، وَيَسَعُهُمْ أَنْ يَأْخُذُوا بِمَا يَقُولُ وَإِنْ كَانَ تَقِيَّةً».

شرح: مراد به سؤال اين جا، سؤال مردمان، يكديگر را از حُدود «مَا أَنْزَلَ اللّه ُ عَلى رَسُولِه» است. و مراد به تفقُّه، معرفت آن حدود است به سؤال. و اينها اشارت است به آيت سوره توبه: «فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ»۱ و بيان شد در شرح حديث هفتمِ باب دوم كه «بَابُ فَرْضِ الْعِلْمِ وَ وُجُوبِ طَلَبِهِ وَالحَثِّ عَلَيْه» است.
يعنى: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: گنجايش ندارد مردمان را هيچ حالتى، مگر اين كه پرسند يكديگر را از حُدود «مَا أَنْزَلَ اللّه ُ عَلى رَسُولِه» و فهمند آن حدود را و شناسند بعد از رسول اللّه صلى الله عليه و آله امام زمان خود را به دلالت آن حدود و تتبّع احوال مدّعيان امامت در هر زمان كه باشد يا به نصّ امام سابق. و گنجايش دارد ايشان را اين كه عمل كنند بى فتوا و قضا به آنچه امام مى گويد، هر چند كه احتمال تقيّه داشته باشد.

[حديث] پنجم

۰.اصل: [عَلِيٌّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ يُونُسَ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ: ]«قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أُفٍّ لِرَجُلٍ لَا يُفَرِّغُ نَفْسَهُ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ لِأَمْرِ دِينِهِ؛ فَيَتَعَاهَدَهُ وَيَسْأَلَ عَنْ دِينِهِ».

شرح: گفت رسول اللّه صلى الله عليه و آله كه: اُف باد مردى را كه فارغ نمى سازد خودش را از شغل دنيا در هر روز آدينه يا در هر هفته روزى براى كار عمده آخرت خود تا وارسد به آن كار و پرسد از مسائل خود كه ندانسته است و به كار آخرت او مى آيد.

1.توبه (۹): ۱۲۲.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 66454
صفحه از 500
پرینت  ارسال به