347
صافي در شرح کافي ج1

[حديث] سوم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنْ عَبْدِ اللّه ِ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ ]عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يَعْمَلْ بِعِلْمِهِ، زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا».

شرح: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: به درستى كه دانا چون عمل نكند به دانش خود، بند نمى شود نصيحت او در دل ها، چنانچه بند نمى شود باران در سر سنگ هموار.

[حديث] چهارم

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْمِنْقَرِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِيدِ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: ]جَاءَ رَجُلٌ إِلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام، فَسَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَ، ثُمَّ عَادَ لِيَسْأَلَ عَنْ مِثْلِهَا ، فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام:«مَكْتُوبٌ فِي الْاءِنْجِيلِ: لَا تَطْلُبُوا عِلْمَ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَلَمَّا تَعْمَلُوا بِمَا عَلِمْتُمْ؛ فَإِنَّ الْعِلْمَ إِذَا لَمْ يُعْمَلْ بِهِ، لَمْ يَزْدَدْ صَاحِبُهُ إِلَا كُفْراً ، وَلَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللّه ِ إِلَا بُعْداً».


صافي در شرح کافي ج1
346

[حديث] دوم

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«الْعِلْمُ مَقْرُونٌ إِلَى الْعَمَلِ؛ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ، وَمَنْ عَمِلَ عَلِمَ، وَالْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ، فَإِنْ أجَابَهُ وَإلّا إرْتَحَلَ عَنْهُ».

شرح: المَقرُون (به قاف و راء بى نقطه، به صيغه اسم مفعول باب «نَصَرَ»): دست و گردن بسته شده، نظير آيت سوره ابراهيم: «وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِى الْأَصْفَادِ»۱ و مراد اين جا، بى فايده و نامقبولِ درگاه الهى است، ۲ موافق آنچه گذشت در حديث دومِ باب ششم كه «بَابُ صِفَةِ العُلَماء» است و مراد، اين است كه: عمل، باعث گشادِ علم مى شود.
فاء در فَمَنْ، تفريعيّه است. مَنْ عَلِمَ عَمِلَ امرِ در صورت خبر است. و همچنين است مَنْ عَمِلَ عَلِمَ. و مى تواند بود كه امر اين جا، ۳ براى اباحت باشد و راجع شود به نهى از طلب علم، پيش از عمل به آنچه معلوم شده، موافق آنچه مى آيد در حديث چهارمِ اين باب.
يَهتِفُ (به تاء دو نقطه در بالا و فاء) به صيغه مضارع غايب معلوم باب «ضَرَبَ» به تقدير «يَهتِفُ بِمَنْ عَلِمَ» است.
العَمَل مجرور به باء و [مجرور] ۴ به حكايت مى تواند بود، و حاصل هر دو يكى است و مراد، اين است كه: صاحبش را مى گويد: العَمَل، به تقدير «أدرِكِ العَمَل».
ضمير مستتر در أَجَابَه و بارزِ در عَنْهُ راجع به مَنْ عَلِمَ است.
يعنى: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: دانش، نزد اللّه تعالى اعتبار ندارد تا وقتى كه عمل به آن شود. پس هر كه دانش دارد، بايد كه عمل به آن كند و هر كه عمل به دانش كرد، بايد كه ديگر دانش به هم رساند به آنچه ندانسته. و دانش، مى طلبد از صاحبش عمل را. پس اگر صاحبش اجابت كرد دانش را، مانْد دانش و صاحب اعتبار شد؛ و اگر اجابت نكرد، جدا شد از صاحبش به سبب عروض نسيان يا به سبب بى اعتبارى.

1.ابراهيم (۱۴): ۴۹ .

2.يعنى: علم بدون عمل، بى فايده و نامقبولِ درگاه الهى است.

3.يعنى در «مَنْ عَمِلَ عَلِمَ»، نه در «مَنْ عَلِمَ عَمِلَ».

4.«ظ »: منصوب.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 74006
صفحه از 500
پرینت  ارسال به