355
صافي در شرح کافي ج1

[حديث] دوم

۰.اصل: [الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ، عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«مَنْ أَرَادَ الْحَدِيثَ لِمَنْفَعَةِ الدُّنْيَا، لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي الْاخِرَةِ نَصِيبٌ؛ وَمَنْ أَرَادَ بِهِ خَيْرَ الْاخِرَةِ، أَعْطَاهُ اللّه ُ خَيْرَ الدُّنْيَا وَالْاخِرَةِ».

شرح: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: هر كه طلب علمِ حديث كرد براى فايده دنيا، مثل آن كه منصب فتوا يا قضا يابد، نيست او را در آخرت، نصيبى، و هر كه قصد كرد به آن، فايده آخرت را، داد او را اللّه تعالى فايده دنيا و آخرت.


صافي در شرح کافي ج1
354

شرح: يُراجِعُ به كسر جيم است. المُراجَعَة: برگردانيدن شريك از شريك چيزى را. مأخوذ است از رَجْع (به فتح راء و سكون جيم) كه مصدر متعدّى باب «ضَرَبَ» است و اصل آن، اين است كه چون دو كس، شريك باشند در مالى، حصّه هر كدام، مشاع است و در هر جزيى از اجزاى آن مال هست. پس هر چيز وى در تصرّف هر دو است و چون قسمت كنند و قرعه زنند، هر كدام برگردانيده حصّه اى را كه به او رسيده از تصرّف ديگرى در آن؛ و مراد اين جا، اين است كه: اگر در دنيا توبه نكرده باشد به پشيمانى و واپس دادن مال مغصوب و مانند آن، حال او در آخرت از دو صورت بيرون نيست:
اوّل، اين كه آن حقّ، محيط باشد به جميع حسناتش. پس هالك است، موافق آيت سوره بقره: «بَلَى مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئتُهُ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»۱ .
دوم، اين كه محيط نباشد. پس مراجعت خواهد كرد در آخرت و با او حسناتى مى ماند. پس هلاك از اين حيثيّت ندارد، موافق آنچه مى آيد در «كِتَابُ الْاءِيمَانِ وَالْكُفْرِ» در حديث اوّلِ باب صد و نود و پنجم كه «بَابٌ فِي أَنَّ الذُّنُوبَ ثَلاَثَةٌ» است كه: «وَ أَمَّا الذَّنْبَ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَمَظَالِمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ» تا قول او كه: «فَيَقْتَصُّ لِلْعِبَادِ بَعْضِهِم مِنْ بَعْضٍ حَتّى لَا يَبْقى لِأَحَدٍ عَلى أَحَدٍ مَظْلَمَةٌ، ثُمَّ يَبْعَثُهُمْ لِلْحِسَابِ» و موافق آنچه در نهج البلاغه است در خطبه كه اوّلش «انْتَفِعُوا بِبَيانِ اللّه ِ» است ۲ كه: «وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً».
مِنْ در مِنْ أَهْلِهِ تبعيضيّه يا ابتدائيّه است. و بنا بر اوّل، ضمير، راجع به مصدر أَخَذَ يا راجع به عِلْم است. و مراد به أهْلِه كسى است كه مستحقّ فرا گرفتن علم باشد، و اين، احتراز است از كسى كه فرا گرفتنِ علم او به قصد عمل و ثواب آخرت نيست و ذكر وَعَمِلَ بِهِ ۳ براى احتراز است از كسى كه قصد او متغيّر شود و بعد از فرا گرفتن علم، مايل به دنيا شود.
و بنا بر دوم، ضمير أَهْلِه راجع به عِلْم است و مراد به أهْلِه كسى است كه برهانى نقلى يا عقلى باشد بر اين كه او از علما است و واجب است سؤال او از مشكلات، مثل ائمّه اهل البيت عليهم السلام ، چنانچه منقول مى شود از رسول اللّه صلى الله عليه و آله در «كِتَابُ الْحُجَّة» در بعض احاديثِ «بَابُ مَا نَصَّ اللّه ُ - عَزَّ وَ جَلَّ - وَ رَسُولُهُ عَلَى الْأَئِمَّة عليهم السلام واحِداً فَوَاحِداً» كه باب شصت و چهارم است. و ذكر أهْلِه احتراز است از كسى كه اكتفا كند به أخْذ عِلم از محكمات قرآن و از اُمّت در ضروريّات دين و سؤالِ «أهل الذكر» از مشكلات نكند.
يعنى: گفت رسول اللّه صلى الله عليه و آله كه: دو به غايتْ حريص، هرگز سير نمى شوند: يكى، حريص مالِ دنيا؛ و ديگرى: حريص دانش. پس هر كه قناعت كند از مال دنيا بر آنچه حلال كرده اللّه تعالى براى او و حرام را نطلبد، سلامت مى شود از عذاب الهى. و هر كه دريابد مال دنيا را بى آن كه حلال باشد، جهنّمى مى شود، مگر آن كه در دنيا توبه كند به شروطش يا در آخرت برگرداند حسناتى را از تصرّف شريك و باعث نجات او شود. و هر كه فرا گيرد دانش را از جمله اهل فرا گرفتن دانش و عمل كند به آن دانش، نجات از عذاب الهى دارد. و هر كه قصد كند به فرا گرفتن دانش، دنيا را، پس همان دنيا بهره اوست و در آخرت، بهره ندارد.

1.بقره (۲): ۸۱.

2.نهج البلاغه، ص ۲۵۵، خطبه ۱۷۶.

3.در روايت شريفه، « عَمِلَ بِعِلْمِهِ» به كار برده شده است.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 73694
صفحه از 500
پرینت  ارسال به